تغییر نام‌های جغرافیایی در ترکیه توسط پانترکیسم احمق – پانترک احمق اسامی کردی و ارمنی را به ترکی جعل کرده

https://en.wikipedia.org/wiki/Geographical_name_changes_in_Turkey

تغییر نام‌های جغرافیایی در ترکیه از سال ۱۹۱۳م تا زمان حاضر در دوران امپراتوری عثمانی و جمهوری ترکیه در فواصل معین و پیاپی در قسمت بزرگی از مناطق جغرافیایی آن خطه صورت گرفت. جمهوری ترکیه به منظور ادامه سیاست ترک سازی و تحکیم زبان اصلی (با اعلام زبان ترکی به عنوان زبان رسمی آن کشور) خود شروع به تغییر نام‌های تاریخی آن مناطق جغرافیایی که منشاء آن نام‌ها از (ارمنی، یونانی،آشوری،گرجی، بلغاری،کردی،عربی و لاز) بود به نام‌های تُرکی تغییر یافت

https://turkdiaspora.files.wordpress.com/2015/06/10923221_1082928825056952_3218394422976512688_n.png

https://turkdiaspora.files.wordpress.com/2015/06/11137191_1082928808390287_7931872097142142020_n.jpg.

تلاش ترکیه برای پیوستن به اتحادیه اروپا در اوایل سده ۲۱ و به دلیل مسئله حقوق اقلیت‌ها، منجر به کاهش تغییر اسامی مکان‌های جغرافیایی در ناحیه آناتولی شرقی و به ویژه ناحیه آناتولی مرکزی شده است. همچنین در برخی موارد روستاها و مناطقی که ساکنین آن اکثریت کُرد در آن زندگی می‌کنند به نام‌های قبلی (کُردی) بازگردانده شد. آن نام‌های محلی که به طور رسمی غالباً با تغییر در گویش و زبان محلی در سراسر کشور که از لحاظ قومی، نژادی متنوعند باقی ماند.

سیاست تغییر اسامی مناطق جغرافیایی مانند (شهرها، رودها، کوها و حیوانات و غیره) در سالهای پایانی عمر دولت عثمانی شروع و تا دولت کنونی ترکیه ادامه یافت. در دولت کمالیسم یک کمیسیون تخصصی به منظور تغییر نام‌های مناطق جغرافیایی و غیره تشکیل شد. حدود ۲۸٬۰۰۰ نام‌های جغرافیایی تغییر داده شد، که شامل ۱۲٬۲۱۱ نام روستا و شهرها و ۴۰۰۰ نامهای کوه، رودخانه و دیگر نام‌های جغرافیایی و غیره تغییر داده شده است.

بیشترین تغییر نام‌ها در مناطق شرقی کشور (ارمنستان غربی) که در طول تاریخ اقوام مختلفی در آن مناطق زندگی کردند اعمال شد. ادعایی که دولت ترکیه برای تغییر نام‌های تاریخی آن مناطق (دولت ترکیه نام‌های تاریخی آن مناطق را نام‌های خارجی می‌نامد) مطرح کرده، جلوگیری از تفرقه و ایجاد برابری و وحدت در ترکیه بوده است

تاریخ

امپراتوری عثمانی

ترکان جوان (کمیته اتحاد و ترقی)، بعد از به قدرت رسیدن (کودتای ۱۹۱۳م)[۱] طی یک سیاست از پیش پی ریزی شده، پاکسازی قومی غیر مسلمانان (نسل‌کشی ارمنیان،نسل‌کشی آشوری‌ها،نسل‌کشی یونانیان)، شروع و در طی آن پاکسازی قومی وزیر جنگ اسماعیل انور طی حکمی در ۶ اکتبر ۱۹۱۶م صادر و اعلام نمود که:[۲][۳][۴][۵][۶]

تصمیم گرفته شده است که ولایت‌ها، بخش‌ها (مناطق)، شهرها، روستاها، کوها و رودها که نامهای آنان متعلق به ملل غیر مسلمانان مانند ارمنی، یونانی، آشوری می‌باشد به تُرکی تغییر یابد. بدین منظور از این لحظه برای رسیدن به هدف اصلی ما از فرصت بدست آمده استفاده نمائید.(اداره کل بایگانی دولت جمهوری ترکیه، استانبول)

(Vilayet Mektupçuluğu, no. 000955, 23 Kânunuevvel 1331 (October 6, 1916) Ordinance of Enver Paşa)

انور پاشا نام‌های جغرافیایی متعلق به اقلیت‌های مسلمانان (اعراب، کردها) به دلیل نقش آنان در دولت عثمانی تغییر نداد.[۷] فرمان او الهام بخش بسیاری از روشنفکران ترکیه برای حمایت از چنین اقداماتی شد.

یکی از این افکار الهام گرفته شده از انور پاشا، حسین آلپر سلان (۱۹۲۱-۱۸۷۷) یک سرباز تُرک و نویسنده کتاب درباره زبان و فرهنگ تُرکی بوده است. او در کتاب (آیا استان (ولایت) ترابزون تُرکی است یا لاز؟) نوشته است:[۸] <<اگر ما می‌خواهیم مالک کشور خودمان شویم باید حتی نام کوچکترین روستاهای ارمنی، یونانی، را تُرکی کنیم.>> <<فقط از این راه می‌توانیم کشور ما را یک رنگ سازیم.>>

بسیاری از نام‌های جغرافیایی در طول تاریخ بعد از استقرار جمهوری ترکیه چندین بار تغییر داده شده است و مشخص نیست تحت چه فرمانی نام مناطق جغرافیایی تغییر یافته است.[۵][۹]

جمهوری ترکیه

ناسیونالیسم تُرک،(ملی‌گرایی) و سکولاریسم این دو اصل از شش اصول اصلی بنیانگذار جمهوری ترکیه بود.[۱۰] هدف مصطفی کمال آتاترک به عنوان رهبر در دهه‌های آغازین جمهوری ترکیه برای تشکیل یک دولت و ملت واحد و یک رنگ از طریق بقایای باقی‌مانده امپراتوری عثمانی بود.[۱۱][۷][۵] در طول سه دهه اول جمهوری ترکیه برای ایجاد ترکیه جدید هدف اصلی سیاست، ترک سازی و تغییر نام‌های جغرافیایی بود.[۱۲][۱۳][۱۴][۱۵]

نقشه‌هایی در شهر لایپزیگ،آلمان منتشر شد به نام (اطلس بزرگ جهان) که در آن نقشه سرزمین‌های تاریخی ارمنستان، کردستان و لازستان، را نشان می‌داد، واردات آن نقشه‌ها به ترکیه ممنوع شد.[۱۶] روزنامه نگار و نویسنده تُرک به نام آیشه هور پس از مرگ آتاترک و طی دوره جمهوری دموکراتیک ترکیه در اواخر ۱۹۴۰-۵۰م اشاره کرده بود که:

<<نام‌های زشت، تحقیر آمیز، توهین آمیز و استهزاء آمیز حتی اگر آن نام‌ها تُرکی بود در هدف تغییرات قرار گرفت.>> اسامی شهرها و یا مناطق جغرافیایی که به پسوند (قرمز-کلیسا یا ناقوس، زنگ-این نوع اسامی جزء اسامی زشت و ناپسند خوانده شد) ختم می‌شد تغییر یافتند. به طور مثال شهر (Saranta Ekklisiès) یکی از شهرهای باستانی یونانیان که به معنی (چهل کلیسا) می‌باشد در سال ۱۹۲۳م توسط دولت ترکیه به نام (Kırk Kilise) با همان معنی یونانی یعنی چهل کلیسا تغییر یافت ولی در سال ۱۹۲۴م نام این شهر به (Kırklareli) تغییر نام یافت به معنی (مکانی که نفت پیدا شد).”[۱۷]

دولت ترکیه برای توجیه تغییر نام‌های جغرافیایی جلوگیری از (تجزیه طلبی ملتها) نامید. یک کمیسیون ویژه برای تغییر نام‌ها تحت نظارت وزارت کشور ایجاد شد. این کمیسیون از اساتید دانشگاها، سیاستمداران، ژنرالهای نظامی و زبان شناسان که از سراسر کشور گرد هم جمع شده بودند تشکیل شد.[۱۸][۱۹][۲۰] در میان مشارکت کنندگان این کمیسیون از اعضای اداره ستاد ارتش و وزارت دفاع، وزارت آموزش و پرورش و همچنین از استادان تاریخ و جغرافیا دانشگاه آنکارا نیز دیده می‌شدند.[۱۱] این کمیسیون موفق شد حدود ۲۸٬۰۰۰ نام‌های جغرافیایی را تغییر دهد، که شامل ۱۲٬۲۱۱ نام روستا و شهرها و ۴۰۰۰ نامهای کوه، رودخانه و دیگر نام‌های جغرافیایی و غیره بوده است.[۲۱][۲۲][۲۳][۲۴][۲۵] این رقم نیز شامل نام خیابانها، بناهای تاریخی، مقبره‌ها، لوحه‌های تاریخی، محله‌ها و محلات و سایر مولفه‌هایی که برخی از مناطق کوچک شهرداری‌ها را تشکیل می‌دادند.[۱۲][۲۱][۲۶]

در سال ۱۹۲۷م همه نام‌های خیابانها و میادین استانبول که نام تٌرکی نداشتند تغییر یافت.[۲۶] این کمپین تا سال ۱۹۷۸م به کار خود ادامه داد و پس از کودتای نظامی سال ۱۹۸۰م در سال ۱۹۸۱-۸۳م دوباره کار خود را آغاز نمود.[۱۸]

در طول تنش بین شورشیان منطقه کُردنشین و دولت ترکیه تمرکز کمپین برای تغییرات نام‌ها بیشتر در آن مناطق بوده است.[۱۱][۲۷] در سال ۱۹۸۱م دولت ترکیه در تیتر روزنامه‌ای که اختصاص داده شده بود به نام‌های روستاهای تُرکی (Köylerimiz، به معنی روستای ما) که اظهار داشته بود:

<<حدود ۱۲۰۰۰ نام روستاهایی که غیر تٌرکی هستند و قابل فهم نیستند و از ریشه غیر تٌرکی منشاء گرفته شده‌اند و باعث سردرگمی شده شناسایی شدند و نام‌های تٌرکی جایگزین آنها شد.>> توسط کمیسیون تشکیل شده برای تعویض نام‌های خارجی تحت نظارت وزارت کشور.[۲۸]

ولی ده‌ها اسامی تغییر یافته شده بسیار شبیه اسامی بومی می‌باشد[۱۴] به طور مثال:(Aghtamar)، نام ارمنی است به (Akdamar) تغییر نام داده شده است.

وضعیت فعلی

اگر چه نام‌های جغرافیایی به طور رسمی در ترکیه تغییر یافته است ولی ساکنین آن مناطق از نام بومی با گویش‌های محلی خود استفاده می‌کنند.[۲۹] سیاستمداران ترکیه در سخنرانی‌های خود از نام بومی شهرها استفاده کردند به طور مثال عبدالله گل در سفر کاری خود (۲۰۰۹م) به شهر گوراویماق (Güroymak) در سخنرانی‌های خود از نام بومی ارمنی آن یعنی نوراشن (Norashen) استفاده کرد.[۳۰] همچنین در همان سال رجب طیب اردوغان به جای استفاده از نام گونایسو، از نام بومی یونانی پوتامیا (Potamya) را بکار برد.[۳۰]

در چند سال اخیر برای بازگرداندن نام‌های بومی روستاها تلاش‌هایی (در درجه اول نام‌های کُردی)، صورت گرفته است. در سپتامبر ۲۰۱۲م نام بومی آن مناطق معرفی شد.[۳۱][۳۲] بر اساس این لایحه،تونجلی (Tunceli) به درسیم تغییر یافت.(شهر تونجلی در زبان زازاکی،(Mamekiye) نام دارد و کردی (Mamekî)، و همچنین بطلمیوس نام باستانی آن شهر (Daranalis) نامیده است و یکی از استانهای تاریخی ارمنیان و نام آن را تارون می‌باشد)

شهر گوراویماق (Güroymak) به نام نوراشن (Norashen) و آیدینار (Aydınlar) به تیلو به معنی (روح مقدس) تغییر یافت.[۳۲]

تجزیه و تحلیل نسبی

بسیاری از تغییرات نام‌های جغرافیایی در ناحیه آناتولی شرقی،ناحیه آناتولی جنوب شرق و کناره دریای سیاه صورت گرفته است. پژوهشگر مستقل و متخصص ریشه‌شناسی سوان نشانیان تغییر نام‌های جغرافیایی را این گونه تخمین زده است:

<<یونانی ۴٬۲۰۰ نام، ارمنی۳٬۶۰۰ نام، کردی۴٬۰۰۰ نام، عربی ۷۵۰ نام، آشوری۴۰۰ نام، گرجی۳۰۰ نام، لاز ۲۰۰ نام، دیگر۵۰ نام.>>[۴][۱۲][۱۳][۱۴][۱۵]

آمار رسمی ارائه شده از طرف کمیسیون ویژه برای تغییر نام‌ها به تُرکی از کل روستاها، شهرها و شهرستانها و غیره ۱۲٬۲۱۱ نام می‌باشد.[۲۱][۲۳]

تغییر نام‌های جغرافیایی در ترکیه، از سال ۱۹۱۶ به بعد برحسب درصد

تغییرات نام‌های جغرافیایی

ارمنی

تغییر نام مناطق جغرافیایی ارمنی اولین با در دوران سلطنت عبدالحمید دوم در سال ۱۸۸۰م صورت گرفت که به کار بردن نام ارمنستان در مطبوعات و مدرسه و اداره‌های دولتی ممنوع شد و به جای آن کلماتی مانند آناتولی یا کردستان جایگزین شد.[۳۳][۳۴][۳۵][۳۶][۳۷] در ادامه سیاست ترک سازی این تغییرات تا سده ۲۱ ادامه یافت به این صورت که نام حیوانات و اشخاص تاثیرگذار و صاحب نام[۳۸] در دولت عثمانی مانند: خانواده بالیان به لاتین “Balyan” (که از معماران معروف آن زمان بود.فهرست معماران ارمنی) هویت او تحت یک نام خانواده ایتالیایی به نام “Baliani” پنهان شد.[۳۹][۴۰]

هدف از این کار تغییر و تحریف رویدادهای تاریخی ارمنیان بود.[۴۱] بیشترین تغییرات نام‌های جغرافیایی ارمنی در شش ولایت ارمنی صورت گرفت. تغییرات بدین گونه صورت گرفت که:روستاها و شهرها و دیگر مناطق جغرافیایی که پسوند نام آن (kert) که به زبان ارمنی (ساخت یا ساختن توسط)، می‌باشد صورت گرفت مانند: “Norakert,Dikranagert,Noyakert,Manavazkert” به “Malazgirt” یا مانند آن تغییر یافت. یا مانند:پسوند نام (shen) که به زبان ارمنی (روستا)، می‌باشد. شهر “Aratashen,Pemzashen,Norashen” که شهر “Norashen” به زبان ارمنی به معنی (روستای نو) می‌باشد به نام ترکی “Güroymak” تغییر نام یافت. یا مانند نام‌های “Charentsavan,Nakhichevan,Tatvan” که (van) به زبان ارمنی به معنی (شهر) می‌باشد که دلالت بر ارمنی بودن آن شهرها است.

بعد از نسل‌کشی ارمنیان و خالی شدن شهرها و روستاها از ساکنین اصلی آن این تغییرات صورت کامل به خود گرفته شد.[۷]

نعداد ۳٬۶۰۰ نام ارمنی تغییر یافته است[۴] و به این تعداد نام‌های ارمنی که به کُردی و بعد به تُرکی تغییر یافتند نیز اضافه نمود.[۴۲]

نام‌های جغرافیایی ارمنی تغییر نام داد شده در ترکیه

تغییر نام مکان‌های جغرافیایی مرتبط به ارمنی‌ها:[۴۳][۴۴]

نام ارمنی شهرها نام تغییر یافته شده به: یادداشت
Govdun Goydun معنی شهر به زبان ارمنی (dun به معنی خانه Gov به معنی گاو)
Aghtamar Akdamar نام آختامار ارمنی است. منشا و معنای نام آختامار از افسانه‌های قدیمی ارمنی برگرفته است.جزیره آختامار[۴۵]
Akn Eğin, later Kemaliye به زبان ارمنی به معنی (چشمه)[۴۶]
Manavazkert Malazgirt به زبان ارمنی شهر منوا، شهری که توسط او ساخته شده است،منوآ پادشاه اورارتو
Vostan Gevaş به زبان ارمنی (متعلق به پادشاه)
Kayl Ket Kelkit River به زبان ارمنی (رودخانه گرگ)[۴۷]
Norashen Güroymak به زبان ارمنی (شهر جدید)
Zeytun Süleymanlı به زبان ارمنی (زیتون)
sasna/Sassoun Sason بر گرفته از نام داوید ساسونی یکی از پهلوانان میهنی ارمنستان
Çermuk Çermik به زبان ارمنی (چشمه‌های آب گرم)
Khachkar Kaçkar به زبان ارمنی (خاچکار-چلیپاسنگ)[۴۸][۴۹]
Everek Develi مشتق از کلمه ارمنی “Averag” به معنی (ویرانه‌ها)
Karpert Harput, later Elâzığ به زبان ارمنی (قلعه سنگی)
Ani Anı[۵۰] پایتخت تاریخی ارمنیان متعلق به دودمان باگراتونی،آنی (شهر باستانی)[۵۱]
Sevaverag Siverek به زبان ارمنی (ویرانه‌های سیاه)
Chabakchur Bingöl به زبان ارمنی (آب خروشان)
Metskert Mazgirt به زبان ارمنی (شهر بزرگ)
Pertak Pertek به زبان ارمنی (قلعه کوچک)
kaṛuts berd/Kars ghars به زبان ارمنی (عروس یا قلعه، قلعه ساخته شده)
Tigranakert or Dikranakerd Diyarbakır تیگراناکرت
karin Erzurum
Sġerd siirt
yerznka Erzincan
Baghesh/Paghesh bitlis
Ardvin artvin

آشوری

بیشترین تغییر نام‌های آشوری در جنوب شرقی ترکیه در نزدیکی مرز سوریه در منطقه طور عبدین صورت گرفته است. نام طور عبدین از زبان سریانی برگرفته شده است به معنای «کوه پرستندگان یا خدمتگزاران به (خدا)» است. این منطقه از دیدگاه فرهنگی و مذهبی برای مسیحیان ارتدوکس سریانی از اهمیت زیادی برخوردار است.[۵۲][۵۳] مردم طور عبدین خود را «سورویو» (سوری) و زبان بومی این منطقه که گویشی از زبان سریانی است را طورویو (گویش طوریه) می‌نامند.[۵۴] ۵۰۰۰ ساکن آشوری این منطقه توسط دولت عثمانی، قتل‌عام یا مجبور به کوچ اجباری شدند.[۵۵]

نام بومی روستاهای آشوریان در منطقه طور عبدین

تغییر نام مکان‌های جغرافیایی مرتبط به آشوری‌ها:[۴۳][۴۴]

نام آشوری شهرها نام تغییر یافته شده به: یادداشت
Kafrô Taxtaytô Elbeğendi به زبان آرامی شرقی به معنی (روستای سفلی)[۵۶]
Barsomik Tütenocak نام شهر برگرفته از مذهب نسطوری است
Merdô Mardin به زبان آرامی شرقی به معنی (قلعه‌ها)[۵۷][۵۸]
Iwardo Gülgöze به زبان آرامی شرقی به معنی (چشمه گل‌ها)
Arbo Taşköy به زبان آرامی شرقی به معنی (بز کوهی)
Qartmîn Yayvantepe به زبان آرامی شرقی به معنی (روستای میانه)
Kfargawsô Gercüş به زبان آرامی شرقی به معنی (روستای پناه گرفته)
Kefshenne Kayalı به زبان آرامی شرقی به معنی (سنگ صلح)
Beṯ Zabday İdil نام شهر برگرفته از Babai the Great، پدر کلیسای شرق، کسی که صومعه و مدرسه‌ای در آن منطقه تاسیس کرد.
Xisna d’Kêpha-Hisno d’Kifo Hasankeyf به زبان آرامی شرقی به معنی (قلعه سنگی)
Zaz İzbırak
Anḥel Yemişli

یونانی

ریشه بسیاری از نام‌های یونانی از امپراتوری روم شرقی و امپراتوری تربیزون نشأت گرفته است. با استقرار دولت عثمانی بسیاری از تغییرات نام‌های یونانی به تُرکی ولی با حفظ ریشه یونانی آن صورت گرفت. به عنوان مثال:شهر ازمیر مشتق شده از نام یونانی “Σμύρνη” (اسمیرنا به لاتین Smyrna) از طریق دو هجا اول عبارت “εις Σμύρνην” با تلفظ (Smirnin) به معنی (Smyrna) در یونانی می‌باشد. کلمه ازمیر در گویش قدیمی Smurne و زبان آتنی قدیم Smyrna نوشته می‌شد. اکنون نیز یونانیها این شهر را بنام Simirni می‌شناسند.

ریشه‌شناسی مشابه‌ای نیز در دیگر شهرهای ترکیه که از نام سابق یونانی آن نشأت گرفته است موجود می‌باشد. مانند:(İznik) که از عبارت (Nikaean) مشتق شده است که به معنی (Nicaea) می‌باشد.[۴۳]

نام‌های جغرافیایی یونانی تغییر نام داد شده در ترکیه

تغییر نام مکان‌های جغرافیایی مرتبط به یونانی‌ها:[۴۳][۴۴]

نام یونانی شهرها نام تغییر یافته شده به: یادداشت
Potamia Güneysu به زبان یونانی به معنی (تالاب‌ها)
Néa Phôkaia Yenifoça
Kalipolis Gelibolu به زبان یونانی به معنی (شهر زیبا)، این شهر در سده پنجم تاسیس گردید[۵۹]
Makri Fethiye به زبان یونانی به معنی (بلندا شهری که بالاتر از سطح زمین ساخته شده باشد)، در سال ۱۹۲۳ این شهر خالی از سکنه یونانی شد و تُرکها جایگزین ساکنین آن شهر شدند و یونانیان پس از ترک آن شهر در یونان شهر جدیدی به نام نئا ماکری به معنی (ماکری جدید) تاسیس نمودند.[۶۰]
Kalamaki Kalkan تا اوایل ۱۹۲۰، اکثریت ساکنان آن یونانیان بودند. پس از جنگ یونان و ترکیه (۱۹۲۲–۱۹۱۹) ساکنین یونانی آن منطقه به آتیک مهاجرت نمودند و شهر جدیدی به نام آلیموس بنا کردند.[۶۱]
Neopolis Kuşadası نام این شهر در زمان امپراتوری رم شرقی (Neopolis) به معنی شهر جدید و در زمان جمهوری ونیز (Scala Nova) نام گرفت.[۶۲]
Smyrna İzmir بر اثر آتش‌سوزی بزرگ توسط نیروهای نظامی ترکیه در سال ۱۹۲۲م ساکنین یونانی این شهر به آتن مهاجرت نمودند و در قسمت جنوبی آن شهر، شهر جدیدی به نام نئااسمیرنی به معنی اسمیرنا جدید بنا کردند.
Konstantinoupolis Istanbul تاریخ استانبول
Theodosiopolis Erzurum
Sebastia Sivas
Eis Amisos Samsun
Trapezus Trabzon
Sinasos Mustafapaşa در سال ۱۹۲۴م به علت قتل‌عام یونانیان آن شهر خالی از سکنه شد، ساکنین یونانی به بخش شمالی جزیره وابیه مهاجرت نمودند.
The Prince Islands

  • Proti
  • Prinkipo
  • Antigoni
  • Halki
Prens Adaları

  • Kınalıada
  • Büyükada
  • Burgazada
  • Heybeliada
تاریخ جزایر پرنس

کُردی

تغییر نام جغرافیایی مناطق کُردها با توجه به جهت گیری مذهبی اسلامی آنان در دوران دولت عثمانی بر خلاف تغییرات اعمال شده بر مناطق غیر مسلمانان، مناطق کُردها از تغییرات مصون مانده است، ولی بعد از استقرار جمهوری ترکیه به ویژه بعد از کشتار درسیم تغییر نام مناطق کُردها آغاز و شدت بیشتری گرفت.[۷] در آن دوران به کار بردن نام کردستان و کُردها ممنوع شد. دولت ترکیه کُردها را از لحاظ آماری،(جمعیت) مناطق کُردنشین را به (تُرک‌های کوه نشین) طبقه‌بندی کرد.[۶۳][۶۴] این طبقه‌بندی در سال ۱۹۸۰م به تعبیر جدیدی به نام ساکنین (تُرک‌های شرق) تغییر کرد.[۶۵]

همچنین در تغییرات نام جغرافیایی، (۴۰۰۰ نام تغییر یافته شده) به تُرکی مناطقی به زبان کرمانجی و زبان زازاکی نیز وجود دارد که در این طبقه‌بندی لحاظ شده است.[۴]

نام‌های جغرافیایی کُردی تغییر نام داد شده در ترکیه

تغییر نام مکان‌های جغرافیایی مرتبط به کُردها:[۴۳][۴۴]

نام کُردی شهرها نام تغییر یافته شده به: یادداشت
Qilaban Uludere به زبان کُردی به معنی (حاکم قصر)
Dersîm Tunceli province نام این شهر در سپتامبر ۲۰۱۲ از تونجلی به درسیم تغییر نام یافت.[۳۲]
Qoser Kızıltepe به زبان کُردی به معنی (کوه سرخ)
Şax Çatak به زبان کُردی به معنی (شاخه درخت)، نام ارمنی آن شهر (شاتاخ) می‌باشد در سده‌های ۱۵ و ۱۶ میلادی ارمنیان دارای دو کلیسا و مراکز فرهنگی داشتند که توسط دولت عثمانی در سالهای ۱۸۵۰—۱۸۵۵م ویران شد.
Êlih Batman
Karaz Kocaköy
Pîran Dicle به زبان کُردی به معنی (مردان حکیم)
Hênî Hani به زبان کُردی به معنی (بهار)
Dara Hênî Genç dar به زبان کُردی به معنی (درخت)،Hênî به زبان کُردی به معنی (بهار)
Ginc-Genc Kaleköy, Solhan معنی نام این شهر در زبان زازاکی (گنج)
Çolig Bingöl به زبان کُردی به معنی (شهری که در یک دره عمیق است)
Şemrex Mazıdağı به زبان کُردی به معنی (راه، مسیر دمشق، شام)، ساکنین آشوری این شهر آن را سامرا می‌نامیدند.
Norgeh Pazaryolu به زبان کُردی به معنی (محل-مکان نور-روشنایی)
Amed Diyarbakir تیگران بزرگ شهری به نام خود در این مکان بنا نهاد و ارمنیان نام این شهر را تیگراناکرت می‌نامند. یونانیان (امیدا)، می‌نامند و آشوریان (Amid).
Dîlok Gaziantep
Colemêrg Hakkari نام ارمنی این شهر (Gghmar) می‌باشد. در ۳۳۸ (میلادی) خاندان ارمنی آردزرونی در این منطقه حکومت می‌کردند.
Serêkaniyê Ceylanpinar به زبان کُردی به معنی (شروع بهار یاچشمه طبیعی)
Riha Şanlıurfa تاریخ شهر رها. ارمنیان نام این شهر را (Uṙha)، آشوریان (Urhai)، عربها (الرها)، یونانیان (Orrhoa)، در زمان بیزانس (Justinopolis) می‌نامند.

جستارهای وابسته

.https://scontent.xx.fbcdn.net/hphotos-xaf1/v/t1.0-9/11137191_1082928808390287_7931872097142142020_n.jpg?oh=bb3e30ef68c4b12c96087b9588d5b7b7&oe=56248E4A

https://scontent.xx.fbcdn.net/hphotos-xap1/v/t1.0-9/10923221_1082928825056952_3218394422976512688_n.png?oh=8d0d8c09adda5a02b5b6ff7b560418de&oe=55EE59AD

ترکیه اسامی جغرافیایی ترکی شده را به نامهای سابقشان باز می گرداند

تعظیم ترکیه در برابر خواست میلیون ها کرد و ارمنی و اشوری و عرب ساکن در ترکیه

ترکیه کشور کثیر الملت

ترکیه در حال تجزیه

تجزیه ترکیه – مرگ بر ترکیه تروریست

ﺭﺳﺎﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺗﺮﮐﯿﻪ ﺍﻋﻼﻡ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﺸﻮﺭ ﺩﺭ ﭘﯽ ﺍﺟﺮﺍﯼ
ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺟﺪﯾﺪ ﺍﺳﺎﻣﯽ ﺭﻭﺳﺘﺎﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺳﺎﺑﻖ ﺑﺎﺯﻣﯽ ﮔﺮﺩﺍﻧﺪ .
ﺑﻪ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﮔﻮﻧﺎﺯ ﺗﯽ ﻭﯼ ﺍﺯ ﺗﺮﮐﯿﻪ ﺧﺒﺮ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﺸﻮﺭ ﺩﺭ ﺭﻭﻧﺪ
ﺩﻣﻮﮐﺮﺍﺗﯿﺰﺍﺳﻮﻥ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺳﺎﻣﯽ ﺭﻭﺳﺘﺎﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺯﺑﺎﻧﻬﺎﯼ ﻣﺤﻠﯽ ﺑﻪ ﺗﺮﮐﯽ
ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ ﺳﺎﺑﻖ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﺍﻧﺪ .
ﺍﯾﻦ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺟﺪﯾﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﺎﻩ ﻣﺎﺭﺱ ﺳﺎﻝ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﻪ ﺍﺟﺮﺍ ﺩﺭ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺯﻣﯿﻨﻪ
ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩﺍﻧﺪﻥ ﻧﺎﻣﻬﺎﯼ ﺟﻐﺮﺍﻓﯿﺎﯾﯽ ﺳﺎﺑﻖ ﮐﺎﻣﻼ ﺑﺎﺯ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ . ﺍﺯ ﺍﯾﻦ
ﺭﻭ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺍﺳﺎﻣﯽ ﺭﻭﺳﺘﺎﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺁﻥ ﺳﺮﯾﺎﻧﯽ ﺯﺑﺎﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ
ﺳﺎﺑﻖ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﺪﻩ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ .
ﺭﺳﺎﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺗﺮﮐﯿﻪ ﮔﺰﺍﺭﺵ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻧﺎﻡ ﻫﺎ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ
ﺭﻭﺳﺘﺎﯼ ” ﺑﯿﺖ ﻗﺴﻄﻦ ” ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺗﺮﮐﯽ ” ﺁﻻﮔﻮﺯ ” ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ
ﺑﻮﺩ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﺳﺮﯾﺎﻧﯽ ﺯﺑﺎﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﯿﺖ ﻗﺴﻄﻦ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﯼ ﺧﺎﻧﻪ ﯼ
ﮐﻨﺴﺘﺎﻧﺘﯿﻦ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻗﺪﯾﻤﯽ ﺗﺮﯾﻦ ﻧﻘﺎﻁ ﺳﺮﯾﺎﻧﯽ ﻧﺸﯿﻦ ﺩﺭ ﺗﺮﮐﯿﻪ
ﺍﺳﺖ ﻭ ﻗﺪﯾﻤﯽ ﺗﺮﯾﻦ ﮐﻠﯿﺴﺎﯼ ﺳﺮﯾﺎﻧﯽ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﺩ . ﺩﻭﻟﺖ
ﺗﺮﮐﯿﻪ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﺍﻋﻄﺎﯼ ﺁﺯﺍﺩﯾﻬﺎﯼ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﻪ ﭘﯿﺮﻭﺍﻥ ﻣﺬﺍﻫﺐ
ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﻔﺎﻇﺖ ﺍﺯ ﮐﻠﯿﺴﺎﻫﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﺸﻮﺭ ﻧﯿﺰ ﺑﻮﺩﺟﻪ ﯼ ﺟﺪﺍﮔﺎﻧﻪ ﺍﯼ
ﺗﺨﺼﯿﺺ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ .
ﻻﺯﻡ ﺑﻪ ﺫﮐﺮ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﮐﺸﻮﺭ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺳﺎﻟﻬﺎﯼ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺭﻭﻧﺪﯼ ﺭﺍ ﺁﻏﺎﺯ
ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺣﻘﻮﻕ ﻣﻠﯽ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﻗﻮﻣﯿﺖ ﻫﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﺸﻮﺭ ﺗﺮﮎ ﺑﻪ
ﺭﺳﻤﯿﺖ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺳﺮﯾﺎﻧﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﮐﻢ ﺷﻤﺎﺭﺗﺮﯾﻦ ﻗﻮﻣﯿﺖ ﻫﺎ ﺩﺭ
ﺗﺮﮐﯿﻪ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﺪﻟﯿﻞ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﮐﺮﺩﻫﺎ ﺩﺭ ﺩﻭﺭﻩ ﺍﯼ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ
ﺗﻌﺼﺒﺎﺕ ﺷﺪﯾﺪ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﺗﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﺮﮎ
ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﯾﺎ ﺗﻮﺳﻂ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﻪ ﻗﺘﻞ ﺑﺮﺳﻨﺪ .
ﮐﺮﺩﻫﺎ ﺩﺭ ﺷﻤﺎﻝ ﻋﺮﺍﻕ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺑﻪ 30 ﻫﺰﺍﺭ ﺳﺮﯾﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻣﺮﮐﺰ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﯿﻨﻮﺍ ﺑﻮﺩ
ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﻧﯿﻢ ﻗﺮﻥ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﻪ ﺩﻟﯿﻞ ﻣﺴﯿﺤﯽ ﺑﻮﺩﻥ ﺳﺮﯾﺎﻧﯿﺎﻥ ﻗﺘﻞ ﻋﺎﻡ ﮐﺮﺩﻩ
ﺍﻧﺪ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺩﺭ ﺗﺮﮐﯿﻪ ﻧﯿﺰ ﺩﻫﻬﺎ ﻫﺰﺍﺭ ﺳﺮﯾﺎﻧﯽ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﺗﺎ ﺑﺪﻟﯿﻞ
ﻓﺸﺎﺭﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﮐﺮﺩﻫﺎ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﺗﺤﻤﯿﻞ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﻓﺮﺍﺭ ﮐﻨﻨﺪ .
ﺟﻨﻮﺏ ﺷﺮﻕ ﺗﺮﮐﯿﻪ ﺳﺮﺯﻣﯿﻨﻬﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﺷﺎﻣﻞ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺨﺸﯽ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﺭ ﺩﻭﺭﻩ
ﯼ ﻋﯿﺴﯽ ﻣﺴﯿﺢ ﺳﺮﺯﻣﯿﻨﯽ ﻣﺘﻌﻠﻖ ﺑﻪ ﺳﺮﯾﺎﻧﯽ ﻫﺎ ﺑﻮﺩ . ﺗﺮﮐﯿﺐ ﻗﻮﻣﯽ
ﺳﺮﺯﻣﯿﻨﻬﺎﯼ ﺟﻨﻮﺏ ﺷﺮﻕ ﺗﺮﮐﯿﻪ ﻣﺨﻠﻮﻃﯽ ﺍﺯ ﮐﺮﺩ ، ﺗﺮﮐﻤﻦ ، ﻋﺮﺏ ﻭ ﺳﺮﯾﺎﻧﯽ
ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ .
ﺧﺎﻃﺮ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺳﺎﻝ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﺮﺧﯽ ﺍﺯ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪﮔﺎﻥ ﺣﺰﺏ ﻣﻠﯽ ﮔﺮﺍﯼ
ﮐﺮﺩﻫﺎ ﺩﺭ ﺗﺮﮐﯿﻪ ﺍﺯ ﻣﻠﺖ ﺳﺮﯾﺎﻧﯽ ﺑﺪﻟﯿﻞ ﻇﻠﻤﯽ ﮐﻪ ﮐﺮﺩﻫﺎ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺁﻧﺎﻥ
ﻣﺮﺗﮑﺐ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﻋﺬﺭ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ ﺁﻧﺎﻥ ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺍﺯ ﺍﺭﺍﻣﻨﻪ ﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﺸﻮﺭ ﺩﺭ
ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺩﻭﺭﻩ ﯼ ﻋﺜﻤﺎﻧﯽ ﺑﺪﻟﯿﻞ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ “ﻗﺘﻞ ﻋﺎﻡ ﺍﺭﺍﻣﻨﻪ ﺩﺭ ﻣﻮﻗﻊ
ﺗﻬﺠﯿﺮ ﺍﺯ ﻋﺜﻤﺎﻧﯽ ” ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺪ ﻧﯿﺰ ﻋﺬﺭﺧﻮﺍﻫﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ . ﻻﺯﻡ ﺑﻪ ﺫﮐﺮ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ
ﺑﺮﺧﯽ ﺍﺯ ﻋﺸﯿﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﮐﺮﺩ ﺗﺮﮐﯿﻪ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 1915 ﺩﺭ ﭘﯽ ﺗﻬﺠﯿﺮ ﺍﺭﺍﻣﻨﻪ ﺗﻮﺳﻂ
ﺩﻭﻟﺖ ﻋﺜﻤﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺍﺭﺍﻣﻨﻪ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮐﺸﺘﻨﺪ
ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺍﺭﺩ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﺩﺭ ﺗﺮﮐﯿﻪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﺪ ﮐﻪ ﺭﮊﯾﻢ ﻫﺎﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ
ﻗﺮﻥ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﺳﺎﻣﯽ ﺗﺎﺭﯾﺨﯽ ﺗﺮﮐﯽ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻓﺎﺭﺳﯽ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺩﺍﺩﻩ
ﺍﻧﺪ ﻭ ﻗﺼﺪ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺎﻣﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ ﺳﺎﺑﻖ ﺧﻮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﺗﺮﮐﯽ
ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﻨﺪ

https://turkdiaspora.files.wordpress.com/2015/06/10923221_1082928825056952_3218394422976512688_n.png

https://turkdiaspora.files.wordpress.com/2015/06/11137191_1082928808390287_7931872097142142020_n.jpg

پاکسازی قومی شمال سوریه از شر اعراب و ترکمن ها توسط کردهای ایرانی تبار- اتصال کردستانات غربی به دریای مدیترانه افزایش اراضی ایران بزرگ

گزارشی از آوارگان منتشر شده که آوارگان می گویند “کردها آنها را به خانه های خود راه نداده و از شهر بیرون انداخته اند”.گفته می شود “تل ابیض” از کنترل داعش به اشغال نیروهای کرد درآمده است.
آنها می گویند بعد از آزادسازی تل ابیض از اشغال داعش توسط نیروهای مدافع خلق به شهر برگشتند اما نیروهای مدافع خلق از ورود شهروندان عرب زبان ممانعت به عمل آوردند.در کوبانی نیز این اتفاق افتاده و گفته می شود بعد از آزادسازی این شهر توسط کردها صرفا شهروندان کرد زبان اجازه برگشت به خانه های خود را دارند

نتیجه اقدامات احمقانه ترکها به سود کردها شد

در سوریه یک کردستان جدید شکل می گیرد

0d50484dedcadb658272603acb1a993a

 

کردها در سوریه در حال تشکیل کردستان بر سرزمین های تورکمان و عرب هستند

پس از خروج تورکمانان و عرب ها از تل ابیض “پ ک ک” و “پ ی د” آنجا را تسخیر می کنند و دموگرافی منطقه به نفع کردها در حال تغییر است

بر اساس این تغییر قرار است منطقه ی عین العرب و قامیشلی به همدیگر بپیوندند. در همین راستا فواد حسین از اعضای شورای ریاست اقلیم کردستان نیز بر لزوم به هم پیوستن “سرزمینهای کرد” تاکید کرده است. وی همچنین تاکید کرده است که در صورت پیوستن مناطق تحت کنترل کردهای سوریه با اقلیم کردستان عراق می توانند قدرت مانور بیشتری داشته باشند. از این رو پروژه ی جدید آنان ساخت کردستانی از شمال عراق تا نزدیکی های عفرین و گشودن راهی به دریای مدیترانه است

لازم به ذکر است که دیروز اردوغان رییس جمهور تورکیه نیز در مورد اینکه غرب با بمباران و همکاری پ ک ک را در شمال سوریه جایگزین می کند و تورکمن ها و عرب های منطقه را بیرون می راند سخن گفته بود این درحالیست که تشکیل مناطق تحت کنترل پ ک ک در سوریه در دوره ی وی به وقوع پیوست

کردستان غربی – کردستانات – کردستان ایران – هر جا کرد هست انجا ایران است – تجزیه ترکیه – تجزیه سوریه – کردستان ترکیه – کردستان سوریه – کردستان شمالی – کردستان جنوبی – کردستان غربی – کردستانات ایران از سنندج تا دریای مدیترانه
ایران بزرگ – تجزیه ترکیه – پانترکیسم – اردوغان احمق – آتاتورک همجنس باز

https://turkdiaspora.files.wordpress.com/2015/06/10923221_1082928825056952_3218394422976512688_n.png

https://turkdiaspora.files.wordpress.com/2015/06/11137191_1082928808390287_7931872097142142020_n.jpg

.

نکات مهمی درباره واژگان پارسی و پاسخ به پانترکیسم – تصویر پرچم قفقاز ایران

1- زبان شناسان واژه ی قفقاز را عربی شده ی واژه ی پهلوی “کوف کاس” می دانند که “کوف” به معنای “کوه” و “کاس” هم نام تباری از ایرانیان در کناره ی دریای کاسپین(مازندران) است. در کل “کوف کاس” به معنای “کاسی های کوهستان” است.
2- قره وازه فهلوی به معنی بزرگ میباشد – قره باغ یا قرا باغ واژه پارسی به معنای باغ بزرگ می باشد مانند قره چمن -(چمنزار بزرگ) و… چون در در زبان مغولی و ترکی هم قره به معنی سیاه وچود دارد بعضب به اشتباه فکر میکنند وازه فارسی باغ با وازه مغولی قاطی شده و معنی ان باغ سیاه میشود!!!! در صورتی که نمیشود یک نام از دو زبان ساخته شود و اصلا باغ سیاه مگر میشود ؟!!!!
3- طرکها چون اول از همه با سغدیان ایرانی و زبان انها مراوده پیدا کردند و حتی خط را از سغدیان پارسی اموختند(گنجینه تورفان) انبوه واژه های سغدی و پسوندهای سغدی به زبان نیمه بدوی انها راه یافت تا بتوانند از زندگی بدوی دست بکشند و متاسفانه چون زبان سغدی هنوز به طور کامل کشف نشده و ما همه ان را نمیشناسیم به غلط و اشتباه بسیاری وازه ها را ترکی میخوانیم در صورتی که سغدی و ایرانی هستند
4- واژۀ “قره” در ابتدای نام های مکان از قبیل قره باغ، قره تپه، قره چای و … به معنی بزرگ و دارای ریشۀ پهلوی و سپس ریشۀ فارسی باستان و اوستایی است.
مشتبه شدن این واژه با واژۀ ترکی “قره” و “قرا” به معنی سیاه، زادۀ یک فرایند سادۀ زبان شناختی است که هرگاه قومی جدید وارد منطقه ای شوند وب ه نوعی غلبه پیدا کنند اعم از غلبۀ حکومتی یا جمعیتی یا دینی و …، برخی از واژه های زبان اصلی منطقه، به نزدیک ترین تلفظ در زبان جمعیت جدید، میل پیدا می کنند اما معنی اصلی خودشان را حفظ میکنند.
5- واژۀ قره به معنی بزرگ هم با همین فرایند تولید شده درحالی که ریشۀ پهلوی دارد و معنی آن بزرگ است و هنوز در زبان فارسی نو(فارسی دری) به صورت kare/ karre/;ar/ khar/ khar وجود دارد مانند کرنای/ کرّه نای/ کره نای و خرپشته و….
بر این اساس قره باغ به معنی باغ بزرگ و قره تپه به معنی تپه ی بزرگ است
6- واژۀ باغ هم مأخوذ از پهلوی ساسانی است. متاسفانه علامه دهخدا در زمانی لغت نامۀ عظیم خویش را تألیف می کرد که دانش زبان شناسی و مخصوصا شناخت زبانهای باستانی هنوز در ایران رشد چندانی نکرده بود و برخی سهوها در این لغت نامۀ عظیم راه یافت. اما امروزه می دانیم که باغ، واژه ای پهلوی ساسانی است و ترکی نیست. البته هنوز پان ترکیستان باکو و آنکارا، ساسانیان را ترک نکرده اند و به بلعیدن مادها و اشکانیان رسیده اند. ان شاء الله در فازهای بعدی که ساسانیان هم ترک شوند، باغ هم کاملا ترکی می شود.
7- قلعه عربی هست ترکها میگن قلاع = اتاق = خانه
منزل و مسکن = سرا
اینها هنوز در خراسان و مازنداران استفاده میشود و اتاق اصلا انجا کاربرد ندارد
8- پایۀ جمعیتی و زبانی فراهان، تات بوده که از بقایای زبان پهلوی بوده. نامهای پهلوی در محال ثلاثه(تفرش، فراهان، آشتیان) فراوان است و هنوز هم بقایای زبان تاتی در این نواحی رایج است. بر اثر ورود جمعیتهای ترک زبان و خلج زبان، برخی نواحی محال ثلاثه، ترک و خلج شدند اما ترکی و خلجی آنان، شکلی خاص دارد و به شدت با واژه ها و همین طور دستور زبان تاتی و پهلوی آمیخته است. درعین حال شماری از روستاها و شهرهای محال ثلاثه، کاملا فارسی زبان و بعضاً تات زبان اند
9- پسوند قان/جان اگر بر مکان دلالت کند، بی هیچ تردیدی از اصل پهلوی-فارسی “گان” گرفته شده. دلیل هم بسیار است اما یک دلیل از خود فراهان ذکر میکنیم. روستای فردگان/فردجان/فردقان به هر سه تلفظ در متون دوران اسلامی آمده و این با توجه به تات بودن اصالت فراهان، نشانگر اصالت “گان” و نوآمده بودن جان/قان است.
قان معرب گان است گرگان – اذربایگان – گلپایگان و سمنگان البته گان در جای دیگر معانی دیگری هم دارد
10- در شمال غرب ایران، پسوند جان/قان به کرّات برای نام مکان به کار رفته و با توجه به پهلوی زبان بودن ایرانیان غربی در اعصار گذشته، جان/قان، تحریف شدۀ “گان” است و اتفاقا بسیاری از این نامها به صورت “گان” هم تلفظ می شوند، مانند بازرجان/ بازرگان که زادگاه پدر فروغ فرخزاد و از روستاهای شهرستان تفرش است.
واشقان هم همین حال را دارد و باش گان و باشه گان به معنی لانۀ عقاب یا ماندنگاه و تفرجگاه بوده و در این باره در ویکی پدیا هم توضیحاتی مختصر هست.
جان و جن هم مانند گان پسوند مکان هستند که بسیاری مناطق ایران با این پسوند نامگذاری شده
پسوند “گان” پسوند نسبته که در غرب ایران به طرز وسیع برای ساخت نام مکان به کار رفته، مانند بازرگان(منسوب به بازار یا مکان بازار)، واشقان( منسوب به باشه/ عقاب یا جای عقاب) و…
البته در مناطق مرکزی هم میشود پسوند گان و جان و جن را به وفور دید مثلا بروجن رفسنجان – دلیجان لاهیجان سیر جان
11- اما پسوند جی/چی، این پسوند، از پسوندهای نسبت در گروه زبانهای باستان و میانۀ ایران(اعم از پهلوی، فارسی باستان و اوستایی) بوده و به صورت های متنوعی از قبیل جی/چی/چه/ژه/زه به فارسی نو(فارسی دری) رسیده و علاوه بر کارکرد نسبت، کارکرد تصغیر هم پیدا کرده. کارکرد تصغیر در برخی دیگر از پیوندهای نسبتی که از پهلوی پهلوی به فارسی نو رسیده اند، حاث شده، مانند پسوند”ک” ak که در اصل، پسوند نسبت است و هنوز هم به صورت نسبت به کار می رود مانند زردک(منسوب به رنگ زرد) اما به عنوان تصغیر هم به کار میرود.
دربارۀ پسوند جی/چی/چه/ ژه/زه برخی مثالها: اردشیرجی که نامی زرتشتی است و جی کاملاً پسوند نسبت است، چرخچی(تیرانداز، که از چرخ پهلوی ساسانی گرفته شده)، نایژه(منسوب به نای که امروزه به معنی نای کوچک به کار می رود)، نیزه(منسوب به نی) و …
12- دربارۀ دشمن. خوشبختانه امروزه اطلاعات وسیعی دربارۀ زبانهای ایرانی باستان و میانه وجود دارد و می دانیم که این واژه، اصلاً فارسی نیست(و صد البته ترکی هم نیست) بلکه پهلوی است و ریشۀ آن هم اوستایی/ فارسی باستان است به صورت دُش+ مئنیو( dosh maenyoo) به معنی بداندیش و معادل فارسی اش هم همین بداندیش است که صدها بار در شاهنامه هم به کار رفته و در عوض، کاربرد دشمن در شاهنامه، حداقلی است چون این واژه، پهلوی است و فارسی نیست و فارسی آن، بداندیش است.
جزء اول این واژه، دُش، پیشوند منفی ساز است به معنی زشت و بد که در دشنام(نام زشت)، دژآگاه/ دژآگه(بداندیش، که با کمال شگفتی نام یکی از فوتبالیستهای ما شده و البته به اشتباه هم دِژآگه تلفظش می کنند)، دژخیم(دارای خوی زشت) و… باقی مانده. جزء دوم هم مئنیو است که در زبان پهلوی به صورت “مَن” به معنی اندیشه به کار می رود و در فارسی هم به صورت مینو باقی مانده و به معنی اندیشه و هرچیز غیر مادی است.
13- دربارۀ جوشقان که فرمودید آیا یعنی مکان جوشش.
ببینید یک ترفند بازی با کلمات در میان پان ترکان هست که شما هم به نوعی دربارۀ جوشقان، مرتکبش شدید. این ترفند عبارت است از نسبت دادن وضعیت واژه در زبان امروزی به واژه ای که بازمانده از صورتهای باستانی واژه است. برای نمونه، کشف بزرگ پان ترکان و پورپیرار این است که هخامنش یعنی خاخام منش، پس هخامنشیان، صهیونیست بودند. سوال فوری باید این باشد که بر پایهۀ کدام قاعدۀ زبا نشاختی، هخا و خاخام یکی هستند؟ اما سوال من چیزی دیگر است. سوال این است که …
این است که واژۀ “منش” واژه ای دری(فارسی نو) است، چطور ممکن است در نامی پیشافارسی باستان(چون هخامنش جد جد هخامنشیان است و حتی از عصر مادها هم میباید عقب تر باشد) به کار رفته باشد. در اینجا آقای پورپیرار نمی داند یا فکر می کند که دیگران نمی دانند که زبانها تحول پیدا می کنند و نمی توان صورت امروزی واژه را عینا در واژه ای باستانی پیدا کرد پس جزو دوم هخامنش، واژۀ فارسی منش نیست.
14- و دربارۀ ضمیر “من”
خوشبختانه این ضمیر در زبان پهلوی، فارسی باستان و اوستایی به کار رفته و قابل سرقت نیست.
“من” در زبان های هندواروپایی به معنی انسان/مرد بوده و هست و برخی زبانهای هندواروپایی از قبیل زبانهای ایرانی، این واژه را برای اشاره به بدیهی ترین انسان یعنی شخص متکلم به کار گرفته اند.
آنچه در ترکی هست، درحقیقت “من” نیست بلکه ben است که در ترکی رایج در ایران مطابق قاعدۀ تشبّه تلفظ، به ضمیر اول شخص فارسی “من” تشبه پیدا کرده یعنی همان اتفاق که برعکسش برای قره افتاده و واژه ای پهلوی که به معنی بزرگ….
با قرۀ ترکی به معنی سیاه، مشتبه شده.
تلفظ ben هنوز هم در بسیاری از شاخه های زبان تورکیک خارج از ایران به کار می رود.
آنچه دربارۀ ضمیر “من” جای خوش اقبالی و مانع سرقت است، این است که این واژه، جزو خُردواژه هاست و قابلیت کوچکتر شدن را نداشته و باعث شده که عیناً در زبان پهلوی به همین صورت فارسی اش به کار رود و در دیگر زبانهای هندواروپایی(از جمله در انگلیسی به معنی مرد/ انسان) هم به کار رفته. برخلاف “منش” که به معنی خوی است و باید از مئنیو به معنی اندیشه گرفته شده باشد، پس اگر هم منش با همین معنای فارسی امروزی اش در زبان فارسی هخامنشی وجود داشته، می باید مئنوی اش باشد که ابته نبوده و علامه پروفسور پورپیرار به کاهدان زده

چند زبان ایندواروپایی داریم؟ چند زبان تورکیک؟ مقایسه دو گروه زبانی و حقارت باورنکردنی زبان های تورکیک

پانترکیسم مدام سعی دارد بگوید 39 زبان ترکی دارد و فارسی تک است در حالی که باید دو گروه زبانی را مقایسه کرد تا ببینیم تورکی چقدر حقیر است. پانترکیسم از بی سوادی مخاطب عام استفاده کرده و دروغ می گوید لینک را نگاه کنید تا بدانید کدام زبان در زمره زبان های برتر جهانی است و کدام زبان مختص به نواحی بیابانی سیبری و مغولستان؟
Indo-European (444 languages)
Indo-European (585 languages)
Indo-European languages 437 2,910,000,000
سه منبع مختلف تعداد زبان های ایندواروپایی را 444 و 585 و 437 ذکر کرده است با دو میلیارد و نهصد میلیون نفر گویشور
Turkic languages 39 170,000,000
زبان های تورکیک شامل تمام زبان های تورکی مانند استانبولی و آذربایجانی و ازبکی و قرقیزی و تاتاری و … فقط 39 زبان و فقط 170 میلیون نفر
افتخار می کنم که فارسی زبان رسمی کشورم است
یاشاسین ایران

150 نام ایرانی كه جز محبوب ترین نام های تركی هستند

نام های ایرانی در ترکیه – نام های فارسی در ترکیه – نفوذ زبان فارسی در ترکیه – پا ترک احمق – ایرانی های ترکیه و تجزیه ترکیه

150 نام نژاده ( اصیل ) ایرانی كه جز محبوب ترین و برترین نام ها در میان مردم تركیه هستند :

1- Firuze – فیروزه – ز

2- Dilara – دل آرا – ز

3- Cihan – جهان – م , ز

4- Can – جان – م

5- Suzan – سوزان – ز

6- Simten – سیمتن – ز

7- Polat – پولاد – م

8- Pervin – پروین – ز

9- Gonca – غنچه – ز

10- Hazan – خزان – ز

11- Mehtap – مهتاب – ز

12- Feridun – فریدون – م

13- Cihangir – جهانگیر – م

14- Didem – دیده – ز

15- Derya – دریا – م , ز

16- Fusun – فسون – ز

17- Bihter – بهتر – ز

18- Berna – برنا – ز

19- Asuman – آسمان – ز

20- Arzu – آرزو – ز

21- Cenk – جنگ – م

22- Agah – آگاه – م

23- Civan – جوان – م

24- Serap – سراب – ز

25- Rengin – رنگین – ز

26- Pertev – پرتو – ز

27- Nihan – نهان – ز

28- Nigar – نگار – ز

29- Ferhat – فرهاد – م

30- Bahtiyar – بختیار – م

31- Mehpare – مهپاره – ز

32- Pakize – پاكیزه – ز

33- Serdar – سردار – م

34- Netice – نتیجه – ز

35- Cavidan – جاویدان – ز

36- Arash – آرش – م

37- Taze – تازه – ز

38- Zerdali – زردآلو – ز

39- Nermin – نرمین – ز

40- Mine – مینا – ز

41- Güzide – گزیده – ز

42- Jülide – ژولیده – ز

43- Gülriz – گلریز – ز

44- Gülgün – گولگون – ز

45- Çinar – چنار – م

46- Ercüment – ارجمند – م

47- Firdevs – فردوس – ز

48- Güldem – گلدم – ز

49- Güldeste – گلدسته – ز

50- Gülçin – گلچین – ز

51- Mihriban – مهربان – ز

52- Nevin – نوین – ز

53- Nevcivan – نوجوان – ز

54- Nazan – نازان – ز

55- Nadide – نادیده – ز

56- Gülfem – گل فام – ز

57- Dilaver – دلاور – م

58- Güher – گوهر – ز

59- Mehveç – مهوش – ز

60- Naz – ناز – ز

61- Mehr – مهر ( خورشید ) – م

62- Zerrin – زرین – ز

63- Rüstem – رستم – م

64- Rüşen – روشن – م , ز

65- Nilüfer – نیلوفر – ز

66- Dilşad – دلشاد – ز

67- Canan – جانان – ز

68- Bülent – بلند – م

69- Behram – بهرام – م

70- Babür – ببر – م

71- Şahin – شاهین – م

72- Hurşit – خورشید – م

73- Gülten – گل تن – ز

74- Gülşen – گلشن – ز

75- Gülizar – گلزار – ز

76- Gül – گل – ز

77- Şehzade – شهزاده – م

78- Ümit – امید – م / Umut – امید – م , ز

79- Şirin – شیرین – ز

80- Şebnem – شبنم – ز

81- Şahnaz , Şehnaz – شهناز – ز

82- Elmas – الماس ( پهلوی almas ) – ز

83- Azad , Azat – آزاد – م

84- Bahar – بهار – ز

85- Banu – بانو – ز

86- Peri – پری – ز

87- Mert – مرد – م

88- Gülnaz – گلناز – ز

89- Gülistan – گلستان – ز

90- Gülbahar – گلبهار – ز

91- Şadan – شادان – م

92- Şehrazad (t) – شهرزاد – ز

93- Kahraman – قهرمان , كهرمان – م

94- Ateş , Ates – آتش – م

95- Berfu – برف – ز

96- Dilruba – دل ربا – ز

97- Dürdane – دردانه – ز

98- Hürmüz – هرمز – ز ؟

99- Perran – پران ( پریدن ) – ز

100- Nihal – نهال – ز

101- Neriman – نریمان – ز ؟

102- Güzin – گزین – ز

103- Hüner – هنر – ز

104- Hürrem – خرم – ز

105- Kamuran , kamran – كامران – م , ز

106- Kent – كند ( شهر ) ( در سنگ نوشته های هخامنشی هم آمده است. كَنتَ ) – م

107- Lale – لاله – ز

108- Müjde – مژده – ز

109- Derviş – درویش ( اوستایی / driwi پهلوی driyush ) – م

110- Mestan – مستان – م

111- Nergis – نرگس ( پهلوی narkis ) – ز

112- Lalegün – لاله گون – ز

113- Müjdat – مژده – م

114- Ferda – فردا ( آینده ) – م , ز

115- Ejder – اژدر – م

116- Dervışe – درویشه – ز

117- Destan – دستان یا داستان – ز

118- Deste – دسته – ز

119- Sim – سیم ( نقره / پهلوی : اسیم ) – ز

120- Pehlivan – پهلوان – م

121- Piruz – پیروز – م

122- Serbülent – سربلند – م

123- Şehsuvar – شهسوار – م

124- Şadi – شادی – م

125- Yekta – یكتا – م

126- Avi – آبی – ز

127- Aşina – آشنا – ز

128- Ahu – آهو – ز

129- Ahter – اختر – ز

130- Afitab – آفتاب – ز

131- Yaren – یار – ز

132- Baran – باران – م

133- Hüsrev – خسرو – م

134- Deryace – دریاچه – ز

135- Dibace – دیباچه – ز

136- Didar – دیدار – ز

137- Dildade – دل داده – ز

138- Duhter – دختر – ز

139- Ferzane – فرزانه – ز

140- Füruzan – فروزان – ز

141- Efruz – افروز – م

142- Çimen – چمن – ز

143- Çeşman – چشمان – ز

144- Kardide – كاردیده – ز

145- Jale – ژاله – ز

146- Gülberk – گلبرگ – ز

147- Rahşan – رخشان – ز

148- Ruhsar – رخسار – ز

149- Beha – بها – م

150- Cavit – جاوید – م

_____________________________________

البته نام های ایرانی بسیاری در بالا آورده نشده اند و جای بررسی خود را دارند . و همچنین توجه شود كه بسیاری از نام های عربی ( كه درصد زیادی از نام های تركی را در برمیگیرند ) از طریق زبان فارسی و مردمان ایران در میان ترك زبانان جایگیر شدند

https://scontent.xx.fbcdn.net/hphotos-xap1/v/t1.0-9/10923221_1082928825056952_3218394422976512688_n.png?oh=8d0d8c09adda5a02b5b6ff7b560418de&oe=55EE59AD
https://scontent.xx.fbcdn.net/hphotos-xaf1/v/t1.0-9/11137191_1082928808390287_7931872097142142020_n.jpg?oh=bb3e30ef68c4b12c96087b9588d5b7b7&oe=56248E4A.

سراسر قفقاز و آسیای مرکزی پر از نام های فارسی – 50 لینک برای اثبات قدرت زبان فارسی و جعلی بودن کشورهای ترکی

اگر کشورک آذربایجان ( ایران شمالی ) ترک است ، پس چرا نام این کشور جعلی ، نام بسیاری از شهرها ، کوه ها ، رودها و … آن پارسی است ؛

*** تمام ریشه یابی های زیر برگرفته از منابع درون لینک ها است.

۱- کشور آذربایجان ؛ پارسی بودن این نام برای همگان همچون روز روشن است. این نام برگرفته از آتورپاتکان و به معنای نگهدار آتش است. ریشه یابی آن را بر اساس منابع معتبر در لینک زیر ببینید.
en.wikipedia.org/wiki/Azerbaijan

۲- شهر باکو ؛ بزرگترین شهر آذربایجان و پایتخت آن ، که نامش برگرفته از بادکوبه پارسی است یعنی محلی که در آن بادهای کوبنده می وزد. همچنین احتمال میرود که این نام برگرفته از بغکوی پارسی باشد یعنی شهر خدایان ( بغ در پارسی به معنای خدا است همچون نام بغداد ).
en.wikipedia.org/wiki/Baku

۳- شهر گنجه ؛ دومین شهر بزرگ آذربایجان که نامش برگرفته از گنج پارسی است.
en.wikipedia.org/wiki/Ganja,_Azerbaijan

۴- شهر شیروان ؛ پنجمین شهر بزرگ آذربایجان که نامش برگرفته از شهربان پارسی است. برای دیدن سایر ریشه یابی ها که تمام ایرانی هستند لینک زیر را ببینید.
en.wikipedia.org/wiki/Shirvan

۵- شهر شکی ؛ نام این شهر برگرفته از قوم ایرانی تبار سکا است.
en.wikipedia.org/wiki/Sheki,_Azerbaijan

en.wikipedia.org/wiki/Sakas

۶- شهر لنکران ؛ شهری در کناره دریای کاسپین و نزدیکی مرز ایران است که بیشتر مردم آن از قوم ایرانی تبار تالش هستند. نام این شهر برگرفته از لنگرکنان پارسی است به معنای محل لنگرها. برخی هم معتقداند که لنکران از لَن تالشی به معنای نِی و کران به معنای خانه و آبادی ساخته شده است.
en.wikipedia.org/wiki/Lankaran

fa.wikipedia.org/wiki/لنکران_(شهر)

۷- شهر برده یا بردع ؛ شهری در شهرستان بردع آذربایجان که نامش بر گرفته از پرتو pari-tāva پارسی است .
en.wikipedia.org/wiki/Barda,_Azerbaijan

fa.wikipedia.org/wiki/شهرستان_بردع

۸- شهر جلیل آباد ؛ که دارای آباد پارسی است. آباد پسوندی است که در بیشتر نام جاهای ایران مشاهده میشود.

۹- شهر صابر آباد ؛ نام این شهر هم دارای پسوند پارسی آباد است.

۱۰- شهر نفت چالا ؛ نام این شهر دارای چاله پارسی است. هرچند واژه نفت هم دیرینگی بسیاری در زبان پارسی دارد ولی ریشه ای بیگانه دارد و برگرفته از زبان های کهن میانرودان است.

۱۱- شهر آستارا ؛ ریشه نام این شهر همان ریشه آستارا در ایران است که تمام ریشه یابی های آن ایرانی هستند ازجمله این که از آهسته رو ، گرفته شده است.
glk.m.wikipedia.org/wiki/آستارا

۱۲- شهر زرداب ؛ نام این شهر از دو واژه پارسی زرد و آب ساخته شده است.

۱۳- شهر اردوباد ؛ نام این شهر ساده شده اردوآباد است که دارای پسوند پارسی آباد است.

۱۴- شهر قوبوستان ؛ نام این شهر دارای پسوند -ستان پارسی است که در نام بسیاری از شهرهای ایران و حتی برخی کشورها دیده میشود.
en.wikipedia.org/wiki/-stan

۱۵- شهر شاهبوز ؛ نام این شهر دگرگون شده نام پارسی شاهپور است.
az.wikipedia.org/wiki/Şahbuz

۱۶- بخش آبشوران ؛ نام این شهرستان از دو واژه پارسی آب و شوران ساخته شده است و یعنی جایی که آب آن را می شوید. همچنین شوران را در این نام به معنای شور و نمکی هم دانسته اند.
fa.wikipedia.org/wiki/شهرستان_آب‌شوران

az.wikipedia.org/wiki/Abşeron_rayonu

۱۷- بخش بیله سوار ؛ این نام برگرفته از پیل سوار پارسی است. به سایر ریشه یابی های این نام توجه کنید ؛
fa.wikipedia.org/wiki/شهرستان_بیله‌سوار_(جمهوری_آذربایجان)

۱۸- بخش بابک ؛ نام این بخش برگرفته قهرمان پارسی بابک خرمدین است و خود نام بابک دگرگون شده پاپک پارسی است.
en.wikipedia.org/wiki/Babek_District

en.wikipedia.org/wiki/Babak_Khorramdin

۱۹- بخش سیاه زن ؛ یکی از بخش های آذربایجان که زبان پارسی تاتی در آن رایج است و نام آن به معنای زن سیاه است.
en.wikipedia.org/wiki/Siazan_District

۲۰- رود کور ؛ نام این رود که بزرگترین رودخانه قفقاز است ساده شده نام (( کوروش )) است.
منابع ریشه یابی این نام ؛
en.wikipedia.org/wiki/Kura_River

https://books.google.co.in/books…

http://www.encyclopedia.com/doc/1E1-Kura.html

۲۱- رود ارس ؛ نام این رو برگرفته از ایرانی اَرَخس و به معنای تیزرو است.
fa.wikipedia.org/wiki/ارس

۲۲- ایچری شهر ؛ به بافت قدیم شهر باکو گفته میشود که دارای واژه پارسی شهر است و کلا در ترکی آذربایجانی برای اشاره به city از شهر پارسی به صورت Şəhər استفاده میکنند.
en.wikipedia.org/wiki/Old_City_(Baku)

۲۳- کاخ شیروانشاه ؛ بزرگترین بنای شروانشاهان که به ترکی آذربایجانی Şirvanşahlar sarayı گفته میشود و از سه بخش پارسیِ ؛ شروان ( شهربان ) ، شاه و سرا ساخته شده است.
en.wikipedia.org/wiki/Palace_of_the_Shirvanshahs

en.wikipedia.org/wiki/Shirvan

۲۴- دشت مغان ؛ دشتی است در جمهوری آذربایجان که نام آن برگرفته از واژه مُغ پارسی است.
az.wikipedia.org/wiki/Muğan_düzü

parsi.wiki/dehkhodaworddetail-114b6998ffcf4b33999fe89b6e887…

en.m.wikipedia.org/wiki/Magi

۲۵- آتشگاه باکو ؛ یک آتشکده کهن در شهر باکو است که در زبان ترکی آذربایجانی به آن Atəşgah گفته میشود. و از دو بخش آتش و گاه پارسی ساخته شده است.
en.wikipedia.org/wiki/Ateshgah_of_Baku

fa.m.wikipedia.org/wiki/آتشگاه_باکو

۲۶- مسجد تازه پیر ؛ مسجدی کهن که در زبان ترکی آذربایجانی Təzəpir نامیده میشود و از دو بخش پارسی تازه و پیر ساخته شده است.
en.wikipedia.org/wiki/Taza_Pir_Mosque

٢٧- کوه بازاردوز ؛ نام این کوه دارای واژه پارسی بازار است.
az.wikipedia.org/wiki/Bazardüzü

۲۸- کوه شاه داغ ؛ نام این کوه دارای واژه پارسی شاه است.
az.wikipedia.org/wiki/Şahdağ_(zirvə)

۲۹- کوه بابا داغ ؛ نام این کوه دارای واژه پارسی بابا است.
az.wikipedia.org/wiki/Babadağ_(dağ,_Azərbaycan)

۳۰- روستای تاریخی خانگاه ؛ این روستا که در بخش اسماعیلیه قرار دارد ، نامش دارای ریشه پارسی است. این واژه از خانه و گاه پارسی ساخته شده است.
http://www.vajehyab.com/dehkhoda/خانقاه

az.m.wikipedia.org/wiki/Xanəgah_(İsmayıllı)

۳۱- منطقه سوراخانی ؛ بخشی تاریخی در شهر باکو که نامش برگرفته از واژه سوراخ یا سرخ پارسی است. بنا بر منابع خود کشور آذربایجان :
en.m.wikipedia.org/wiki/Suraxanı_raion

۳۲- جزیره پیرالهی ؛ جزیره ای در کناره باکو که نامش دارای واژه پارسی پیر است.
en.wikipedia.org/wiki/Pirallahi_Island

۳۳- جزیره سنگی مغان ؛ جزیره ای در کناره باکو که نامش از دو واژه پارسی سنگ و مغ ساخته شده است.
az.wikipedia.org/wiki/Səngi_Muğan

۳۴- منطقه نارداران ؛ ﺭﻭﺳﺘﺎﯼ ﺳﺎﺣﻠﯽ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺷﺒﻪ ﺟﺰﯾﺮﻩ ﺁﺑﺸﻮﺭﺍﻥ ﺩﺭ ﺣﻮﻣﻪ ﺑﺎﮐﻮ، ﭘﺎﯾﺘﺨﺖ ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﺁﺫﺭﺑﺎﯾﺠﺎﻥ است که نامش از دو واژه پارسی نار ( انار ) و داران ( درخت ) ساخته شده است.
en.wikipedia.org/wiki/Nardaran

۳۵- شهر مردکن ؛ شهری در نزدیکی باکو نامش دارای واژه مرد پارسی است.
en.wikipedia.org/wiki/Mərdəkan

۳۶- شهر لوکباتان ؛ شهری در نزدیکی باکو نامش برگرفته از لوک پارسی به معنای شتر است.
به توضیحات منبع آذربایجانی نگاه مکنید :
az.wikipedia.org/wiki/Lökbatan

۳۷- شهر بیلگه ؛ شهری در نزدیکی باکو و یکی از کهن ترین مناطق باکو که نامش ساده شده پیله گاه پارسی است و یعنی جایی که در آن ابریشم درست میکنند.
en.wikipedia.org/wiki/Bilgəh

۳۸- شهر بادامدار ؛ شهری در نزدیکی باکو که نامش از دو واژه پارسی بادام و دار ( درخت ) ساخته شده است.
en.wikipedia.org/wiki/Badamdar

۳۹- شهر بالاخانی ؛ شهری در نزدیکی باکو که نام آن برگرفته از بالاخانه پارسی است.
az.wikipedia.org/wiki/Balaxanı

۴۰- جزیره کاروانسرای ؛ جزیره ای در کناره شهر باکو که نام آن پارسی است.
az.m.wikipedia.org/wiki/Karvansaray_(ada)

۴۱- پارک ملی زنگزور ؛ نام این منطقه طبیعی یک نام پارسی است.
en.m.wikipedia.org/wiki/Zangezur_National_Park

۴۲- دریاچه بُیوک شور ؛ دومین دریاچه بزرگ جمهوری آذربایجان است که نامش از دو واژه پارسی بزرگ و شور ساخته شده است.
en.m.wikipedia.org/wiki/Lake_Boyukshor

۴۳- دریاچه سرسنگ ؛ درواقع مخزن آب تامین کننده یک سد بزرگ است که به ترکی آذربایجانی آن را سرسنگ سو انبار‌ ، می نامند و نامش از واژگان پارسی سر ، سنگ و انبار ساخته شده است.
az.m.wikipedia.org/wiki/Sərsəng_su_anbarı

۴۴- پل تاریخی بهرود ؛ این پل بر روی رودخانه گیلانچای بنا شده است و نامش از دو واژه به و رود ساخته شده است.
az.m.wikipedia.org/wiki/Behrud

۴۵- روستای تاریخی قلعهگاه ؛ یک روستای تاریخی در شمال کشور آذربایجان که در آن آثاری از سده های نخستین میلادی به دست آمده. نامش ساخته شده از دو واژه پارسی قلعه ( معرب کلات پارسی ) و گاه است که یعنی محل قلعه. به ریشه یابی این نام و پارسی بودن قلعه نگاه کنید ؛
az.m.wikipedia.org/wiki/Qalagah_(İsmayıllı)

http://www.vajehyab.com/dehkhoda/کلات

۴۶- جمهوری قره باغ ؛ جمهوری خودمختاری در آذربایجان که نامش دارای واژه باغ پارسی است و در کل به معنای باغ سیاه است. واژه باغ از پهلوی bâğ گرفته شده است.
fa.wikipedia.org/wiki/قره‌باغ

en.wiktionary.org/wiki/باغ

۴۷- گلستان قلعه ؛ نام این قلعه کاملا ریشه پارسی دارد.
az.wikipedia.org/wiki/Gülüstan_qalası_(Goranboy)

۴۸- شاپور قلعه ؛ نام این قلعه نام پادشاهی پارسی است.
az.m.wikipedia.org/wiki/Şapurqala

۴۹- دژ جوانشیر ؛ نام این بنا برگرفته از شخصیتی تاریخی به نام جوانشیر است که خود از دو واژه پارسی جوان و شیر ساخته شده است.

۵۰- چراغ قلعه ؛ نام این قلعه واژه پارسی چراغ است. این واژه ریشه در پهلوی اشکانی و سغذی دارد و به صورت chirag مورد استفاده بوده است.
en.wikipedia.org/wiki/Chirag_Gala

en.wiktionary.org/wiki/چراغ

★★★ اینها فقط نمونه ای از صدها نامِ پارسیِ امکان و جای های جغرافیاییِ کشورک جعلی آذربایجان یا همان ایران شمالی است

★★★ ناگفته نماند که نه تنها جمهوری آذربایجان که بسیاری از کشورهای ترک زبان دارای نام جای های پارسی هستند ؛

۱- در کشور ترکیه نام بسیاری از شهرها و بخش ها دارند پسوند های پارسی : شهر / خانه / آباد / ـستان / ان / قلعه / کوی / و… هستند و یا این که کلا نام پارسی دارند.

گوموش خانه ، اسکی شهر ، قرشهر ، نوشهر ، قیریق قلعه ، چاناق قلعه ، قهرمان مرعش ، البستان ، ویران شهر ، آق شهر ، چهارشنبه ، آلاشهر ، سیدی شهر ، افشین ، آقچه آباد ، نیکسار ، بی شهر ، ینی شهر ، وزیر کوپرو ، آقچه کوچه ، چشمه ، سرای ، سرای کوی ، گنج ، خراسان ، شار کوی ، زیتون لی ، پازار ، اوباکوی ، سوشهری ، ساری گل ، باش قلعه ، گل حصار ، باغچه ، اجی پیام ، هاس کوی ، کوچیک کوی ، گل کوی ، چنار ، یاشیل کوی ، خاوران ، پنجشنبه ، خیزان ، کوچوک دالیان ، قره چوپان ، چوپانلار ، گل شهر ، سلطان کوی ، بوستان باشی ، پیرعزیز ، شیران و…

۲- ترکمنستان ؛ خود نام این کشور به صورت رسمی و جهانی دارای پسوند ستان پارسی است.
fa.wikipedia.org/wiki/ـستان

worldnews.about.com/od/centralandeastasia/f/stans.htm

لب آب ، عشق آباد ( اشک آباد ) ، ترکمن آباد ، مرو ، سردار ، بلخان آباد ، آبادان اترپ ، کهنه گرگانج ، کرکوه ، سرحدآباد ، مرغاب ، فرب ، چهارکن ، آب نو ، بهارلی ، چشمه ، دروازه ، طاقت بازار ، سرخس

۳- ازبکستان ؛ خود نام این کشور به صورت رسمی و جهانی دارای پسوند ستان پارسی است.

سمرقند (ﻧﺎﻡ ﺳﻤﺮﻗﻨﺪ ﻋﺮﺑﯽﺷﺪﻩٔ ﻭﺍﮊﻩٔ ﭘﻬﻠﻮﯼ«ﺳﻤﺮﮐﻨﺪ» ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﻌﻨﯽ ﺗﺮﮐﯿﺒﯽ ﺁنﺳﻨﮓﺩﮊ
ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ . ﺭﯾﺸﻪٔ ﺟﺰﺀ ﺍﻭﻝ « ﺳﻤﺮ» ﺍﺯ ﭘﺎﺭﺳﯽ ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ « ﺍﺳﻤﺮﺍ» ﺑﻤﻌﻨﯽ ﺳﻨﮓ ﯾﺎ ﺻﺨﺮﻩ
ﻭ ﺟﺰﺀ ﺩﻭﻡ « ﮐﻨﺪ » ﺍﺯ ﭘﺎﺭﺳﯽ ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ «ﮐﻨﺘﺎ» ، ﺳﻐﺪﯼ « ﮐﻨﺖ » ﺑﻤﻌﻨﯽ ﺩﮊ ﯾﺎ ﺷﻬﺮ
ﺍﺳﺖ ) ، قره قالپاقستان ( دارای ستان پارسی ) ، سرخان دریا ، سیردریا ، قشقه دریا ، خوارزم ، نوایی ، بیک آباد ، آنگرن ( آهنگران ) ، گرگانج ، ترمذ ، مرغیلان ( مرغ و نان ) ، شهرسبز ، گلستان ، ‌دنوو ( ده نو ) ، زرافشان ، چارتاق ، کاسانسای ( برگرفته از کوشان ) ، کاسان ، ﺷﺎﻫﺮﯾﺨﺎﻥ ( شهرخون ) ، آهنگران ، خان آباد ،‌ خانقاه ( خانه گاه ) ، پارکنت ، جان گلدی ، شیرآباد ، اورگنج ، گذر ، ضربدار ، ظفرآباد ، دشت آباد ، بلندچقیر ، پخته کار ، چنگال ، قراول بلازار ، جاندار ،‌ قلعه آسیا ، خرگوش ، خواجه یکشنبه ، کاج کمر ، عربخانه ، چارباغ ، چارخانه ، دل آرام ، خواجه آباد ، خوش تپه ، بوستان ، بابا خراسان ، ﺑﺸﮑﻨﺖ ، ﭼﺮﺍغچی ، ﺩﻫﻘﺎﻥﺁﺑﺎﺩ ، ﮔﺬﺍر ، ﻧﺸﺎﻥ ، بهارستان ، آزادبخار ، انگور ، مُزرآباد ، پخته چی ، گلستان ، بازار جای و…

۴- نام دو کشور قزاقستان و قرقیزستان هم ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺭﺳﻤﯽ ﻭ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﭘﺴﻮﻧﺪ ﺳﺘﺎﻥ پارسی است و شهرهای دارای نام پارسی هم در این دو کشور زیاد است

اتحادیه ایران بزرگ – معرفی سرزمین های ایرانی – معرفی مردمان ایرانی

ایران بزرگ مشتمل بر 7 کشور مستقل فعلی
(در آینده مناطق و نقشه های تکمیلی ارایه می شود)
اتحادیه ایران بزرگ متشكل از هفت كشور امروزی وسعت تقریبی 4 میلیون و 700 هزار كیلومتر مربع
ایندوآریایی ها ( ایران – پاكستان – افغانستان – تاجیكستان) + ازبكستان و تركمنستان (سرزمین خوارزم) + عراق (سرزمین مداین)
وسعت تقریبی : 4700000 كیلومتر مربع (رتبه هفتم دنیا)
جمعیت تقریبی : 400 میلیون نفر (رتبه سوم دنیا در سال 2015 میلادی)
سایر مناطق شامل:
1- سرزمین های قفقازی ایران حدود 300 هزار کیلومتر مربع
2- سرزمین های افشاری ایران در قزاقستان حدود 600 هزار کیلومتر مربع
3- سرزمین باستانی سغدیا (سین کیانگ = اویغورستان = ترکستان شرقی) سرزمین سغدیان ایرانی تبار باستان حدود 1660000 کیلومتر مربع
4- سرزمین های ایران در آناتولی (کردستانات غربی شامل کردستان سوریه و ترکیه) حدود 300 هزار کیلومتر مربع
5- سرزمین های خلیجی ایران شامل سرزمین های باستانی ایران در دوران ساسانی و افشاری و صفوی شامل اراضی جنوبی خلیج فارس مشتمل بر 5 کشور عمان، امارات، قطر، بحرین، کویت و شرقی ترین استان عربستان حدود 1000000 کیلومتر مربع

مجموع:
7کشور ایرانی فعلی : ایران بزرگ 47000000 کیلومتر مربع 400 میلیون نفر
نواحی اشغالی : 5 ناحیه اشغالی ذکر شده 3860000 کیلومتر مربع حدود 70 میلیون نفر

در کل ایران بزرگ
شامل 8560000 کیلومتر مربع وسعت پنجمین کشور بزرگ دنیا پس از روسیه و کانادا و چین و آمریکا
شامل 470 میلیون نفر پس از چین و هند سومین کشور پرجمعیت دنیا

ایندوآریایی ها ( ایران – پاكستان – افغانستان – تاجیكستان) + ازبكستان و تركمنستان (سرزمین خوارزم) + عراق (سرزمین مداین)
وسعت تقریبی : 47000000 كیلومتر مربع (رتبه هفتم دنیا)
جمعیت تقریبی : 400 میلیون نفر (رتبه سوم دنیا در سال 2014 میلادی)

بارزترین مزیت تشكیل اتحادیه ایران بزرگ – چرا باید اتحادیه تشكیل دهیم؟

لطف كنید تا پایان متن را بخوانید – متن كوتاه و تازه و غیرتكراری است – هند، چین، قزاقستان و عربستان چهار همسایه جدید ما خواهند بود.
اتحادیه اروپا، اتحادیه عرب، كنسول تورك، اتحادیه آسه آن(جنوب شرق آسیا) و …
همه دنیا به دنبال اتحاد بر اساس تاریخ، فرهنگ، جغرافی، اقتصاد و سایر مفاهیم و منابع فرهنگی یا اقتصادی هستند. ایران هم اگر می خواهد نامی ازش در دنیا بماند، اقتداری بیابد و مردم جامانده اش در سرزمین های تاریخی اش را رشد دهد (و به طور متقابل آن شش كشور هم اگر می خواهند رشد یابند و از دست دشمنان داخلی و خارجی و فقر و فلاكت رهایی یابند) مجبور و ملزوم به ایجاد این اتحاد است.
به نقشه نگاه كنید. ایران چهارراه جهانی و كریدور شرق به غرب و جنوب به شمال است. در صورت شكل گیری این اتحادیه فقط درآمدهای ترانزیتی(در صورت سرمایه گذاری معقول و مدیریت درست) این هفت كشور را از هر درآمد دیگری بی نیاز می كند.
دوباره به نقشه نگاه كنید. سرزمین بزرگ “Greater Iran” با كشورهای پرقدرت، وسیع و ثروت مند، همسایه شده است و بسیار راحت تر می تواند بر آن ها اثر بگذارد و نفوذ كند. هند، چین، قزاقستان و عربستان چهار همسایه جدید ما خواهند بود.
هند جد مشترك ما، كه می توان بسیار روابط دوستانه فرهنگی و اقتصادی را تا حد نهایت با آن گسترش داد. قزاقستان به خصوص جنوب آن كه سرزمین های تاریخی ایران است را می توان تحت نفوذ و سیطره فرهنگی و اقتصادی درآورد. همسایگی با چین علاوه بر نفوذ ایران در سرزمین تاریخی اش “ساتراپ سغدی-اویغوری سین كیانگ” منافع اقتصادی زیادی می تواند برای ایران داشته باشد. عربستان دشمن قسم خورده ایران هم از جنوب و از جانب سرزمین ایرانی مداین(عراق) با ایران همسایه می شود. علاوه بر حضور بیش از ده میلیون مهاجر ایندوآریایی(هندی، پاكی، افغانی، ایرانی، بنگلادشی، بلوچی و …) در عربستان، راه برای حمایت از شیعیان عربستان، ضربه زدن به وهابی ها، تلاش برای تجزیه عربستان و سقوط آل سعود كثافت باز می شود و هزینه های سرسام آور حج به دلیل هم مرز شدن با عربستان به میزان زیادی كاهش می یابد.

اتحادیه ایران بزرگ متشكل از هفت كشور امروزی – وسعت تقریبی 4 میلیون و 700 هزار كیلومتر مربع (رتبه هفتم دنیا در سال 2014 میلادی) – جمعیت تقریبی 400 میلیون نفر (رتبه سوم دنیا در سال 2014 میلادی) – هفت كشور شامل ایندوآریایی ها ( ایران – پاكستان – افغانستان – تاجیكستان) + ازبكستان و تركمنستان (سرزمین خوارزم) + عراق (سرزمین مداین) می باشد

اتحادیه ایران بزرگ – معرفی سرزمین های ایرانی – معرفی مردمان ایرانی (اصلاح شده)
1- سین کیانگ
2- قزاقستان ایران
3- قفقاز ایران
4- کردستان ایران
5- سواحل جنوب خلیج فارس و عمان(خود کشور عمان هم هست)

جهت یادآوری دوباره (اصلاح شده)
اتحادیه ایران بزرگ – معرفی سرزمین های ایرانی – معرفی مردمان ایرانی

ایران بزرگ مشتمل بر 7 کشور مستقل فعلی
(در آینده مناطق و نقشه های تکمیلی ارایه می شود)
اتحادیه ایران بزرگ متشكل از هفت كشور امروزی وسعت تقریبی 4 میلیون و 700 هزار كیلومتر مربع
ایندوآریایی ها ( ایران – پاكستان – افغانستان – تاجیكستان) + ازبكستان و تركمنستان (سرزمین خوارزم) + عراق (سرزمین مداین)
وسعت تقریبی : 4700000 كیلومتر مربع (رتبه هفتم دنیا)
جمعیت تقریبی : 400 میلیون نفر (رتبه سوم دنیا در سال 2015 میلادی)
سایر مناطق شامل:

1- سرزمین باستانی سغدیا (سین کیانگ = اویغورستان = ترکستان شرقی) سرزمین سغدیان ایرانی تبار باستان حدود 1660000 کیلومتر مربع
2- سرزمین های افشاری ایران در قزاقستان حدود 600 هزار کیلومتر مربع
3- سرزمین های قفقازی ایران حدود 300 هزار کیلومتر مربع
4- سرزمین های ایران در آناتولی (کردستانات غربی شامل کردستان سوریه و ترکیه) حدود 300 هزار کیلومتر مربع
5- سرزمین های خلیجی ایران شامل سرزمین های باستانی ایران در دوران ساسانی و افشاری و صفوی شامل اراضی جنوبی خلیج فارس مشتمل بر 5 کشور عمان، امارات، قطر، بحرین، کویت و شرقی ترین استان عربستان حدود 1000000 کیلومتر مربع

توجه : سهم 75 درصدی از دریای کاسپین با توجه به موارد دو و سه و مرزهای جدید

مجموع:
7کشور ایرانی فعلی : ایران بزرگ 47000000 کیلومتر مربع 400 میلیون نفر
نواحی اشغالی : 5 ناحیه اشغالی ذکر شده 3860000 کیلومتر مربع حدود 70 میلیون نفر

در کل
ایران بزرگ
شامل 8560000 کیلومتر مربع وسعت پنجمین کشور بزرگ دنیا پس از روسیه و کانادا و چین و آمریکا
شامل 470 میلیون نفر پس از چین و هند سومین کشور پرجمعیت دنیا

.

تنها راه جلوگیری از تجزیه ایران : تبریز باید چند قومی شود و زبان ترکی باید به طور کامل در این شهر از بین برود

در پایان متن راهکارهای چندقومی کردن تبریز ارایه می شود. تبریز تنها و آخرین سنگر گرگ هاست. تبریز چند قومی شود نابودی پان گرگ ها حتمی است.
بگذارید به ما بگویند شوونیست اما این کاری است که همه دنیا می کند. شوونیست ها آن هایی هستند که یک لهجه بی سر و ته مغولی و لهجه 50 ام فارسی و عربی و روسی را می خواهند به زور توی پاچه آذری های ایرانی بکنند. جالب است این مدعیان آزادی زبان و بیان مغولی در چند کشورک جعلی برساخته بر اراضی باستانی ایران هم، خودشان آزادی زبان مادری را رعایت نمی کنند. 30 میلیون کرد در ترکیه، 2 میلیون عرب و 2 میلیون ارمنی در ترکیه، 15 میلیون تاجیک در ازبکستان و 2 میلیون لزگی و تالشی و چرکسی و گرجی در آظربایجان و …
زبان مادری این ها کو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چین در اویغورستان (ایالت سغدی ایران باستان) چینی های هان و روسیه در مناطق محدود ترک نشین خود روس ها را جایگزین کرده اند و اغلب زبان های ترکی در این مناطق رو به انقراض و نابودی هستند به جز یکی دو منطقه مانند تاتارستان چون جمعیت بیشتری دارند. هویت ترکی در اقلیت های ترک ساکن یونان و بلغارستان و آلمان تحت فشار و توهین و تحقیر و انکار هستند و این مردمان تنفر شدیدی از ترک ها دارند که خوی وحشی گری عثمانی در این تنفر عمیق و ترک ستیزی بی تاثیر نیست.
1- تمامی مقامات رده بالای استانی و مراکز حساس نظامی، ارتش، فرمانداری ها، شهرداری ها، شوراهای شهر، نمایندگان مجلس، مراکز آموزشی، دانشگاه ها و آموزش و پرورش باید از مناطق دیگر و غیر بومی استفاده شود. این ها سابقه خیانت زیاد دارند.
2- در چهار استان آذ شرقی و غربی، اردبیل و زنجان باید تمامی ماهواره ها جمع و مجازات زندان اعمال شود (فقط در این چهار استان)
3- مجازات مرگ برای تجزیه طلبی (همانند چین)(اعدام با شلیک مستقیم به سر تا حساب بقیه توله های عثمانی و اسراییل دستشان بیاید)
4- 50 تا 100 هزار معلم و مربی مهدکودک و دبستان تماما از مناطق کرد و فارسی زبان در تبریز استخدام شوند.
5- ستخت 200 هزار واحد مسکونی برای اسکان 800 هزار نفر فارسی زبان و تجار کرد و ارمنی از سراسر ایران (یک طرح ضربتی 5 تا 10 ساله) – ارامنه و کردها و فارسی زبانان باید حداقل نیمی از جمعیت شهر را تشکیل دهند. تغییر بافت جمعیتی از صرفا ترک به چند قومیتی باید اجرا شود.
6- حتی اگر این اقدامات انجام نشود با نابودی دریاچه ارومیه مهاجرت وسیعی از این شهر رخ می دهد ولی باز هم شهر تک قومی می ماند پس رعایت موارد فوق و امثال آن برای برقراری ایران لازم است.
شرف چیزی نیست که پان ترکهای اسراییلی داشته باشند بنابراین راهی جز این نمی ماند خلاصصصصصصصصصصصصصصصصصص

تجزیه ایران – تبریزی احمق – مردم احمق و نژادپرست تبریز – پانترک احمق – تجزیه طلب تبریزی – آذربایجان شرقی و پانترکهای احمق – پان ترک احمق – پان ترک خر – پانترک احمق وحشی – ترک خر؟ پانترک خر – ارمنستان غربی – کردستان غربی – تجزیه ترکیه – آذری ایرانی – آذربایجان ایران – آذربایجان شوروی – آذربایجان باکو – جمعیت ترکهای ایران
https://scontent.xx.fbcdn.net/hphotos-xap1/v/t1.0-9/10923221_1082928825056952_3218394422976512688_n.png?oh=8d0d8c09adda5a02b5b6ff7b560418de&oe=55EE59AD
https://scontent.xx.fbcdn.net/hphotos-xaf1/v/t1.0-9/11137191_1082928808390287_7931872097142142020_n.jpg?oh=bb3e30ef68c4b12c96087b9588d5b7b7&oe=56248E4A

ارمنیان پنهان ترکیه و مشکلات حقوقی آنان !!! 2/5 میلیون ارمنی مسلمان در ترکیه زندگی می‌کنند

توضیح عکس: غسل تعمید 12 نفر از ارمنی های مسلمان شهر درسیم در کلیسای استانبول در 9 مه 2015
ترکیه کشوری کثیر الملت و در حال تجزیه – کرد و ارمنی و آشوری و عرب و چرکسی و گرجی و علوی و … 50 اقلیت قومی و مذهبی دیگر – هارای هارای ما ترک نیستیم
http://en.wikipedia.org/wiki/Armenian_diaspora
هویت ملی ارمنیانی که در شهرها و روستاهای مختلف ترکیه زندگی می‌کنند و به اسلام گرویده‌اند به سرعت درحال احیاء شدن و شکستن تابوها است. کارشناسان این امر را با عوامل سیاسی مختلفی مرتبط می‌دانند که این افراد را قادر به بازگشت به ریشه‌های‌شان می‌سازد.
https://scontent.xx.fbcdn.net/hphotos-xaf1/v/t1.0-9/11137191_1082928808390287_7931872097142142020_n.jpg?oh=bb3e30ef68c4b12c96087b9588d5b7b7&oe=56248E4A
در این خصوص “هایکازون آلوراتسیان” مدیر صندوق پژوهش «مرکز مطالعات مسائل ارمنیان ارمنستان غربی»، اظهار داشت که این جنبش مدت‌ها پیش آغاز شده و تا حد زیادی تحت تاثیر شورش مسلحانه کردها، فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و تلاش ترکیه برای پیوستن به اتحادیه اروپا قرار گرفته است.در سال 1924 میلادی اولین قانون اساسی ترکیه به تصویب رسید که ماده 88 آن بیانگر این موضوع است که تمام ساکنان ترکیه، صرف‌نظر از مذهب و ملیت، ترک محسوب می‌شوند. ترکیه برای افزایش شانس‌ خود برای عضویت در اتحادیه اروپا، نیاز به تجدیدنظر در برخی از مواد قانون اساسی‌ خود داشت. با این حال، حتی پس از برخی تغییرات در قانون اساسی این کشور، اصطلاحات شهروند ترکیه و ملیت ترکیه باقی ماند و هر شهروند ترکیه‌ای ترک محسوب می‌شود.

آلوراتسیان بر این باور است که جوامع ارمنی، یونانی و آشوری تنها بر اساس پیمان لوزان به عنوان جوامع مذهبی و نه قومی شناخته می‌شوند. بخش عظیمی از سایر اقوام (50 گروه قومی-مذهبی که به 36 زبان صحبت می‌کنند) به عنوان ترک و شهروند ترکیه‌ای به رسمیت شناخته شدند.

به گفته آلوراتسیان، در حال حاضر این تابو شکسته شده است، و شما می‌توانید تصور کنید که چه نوع جنبشی آغاز شده است؟ ارامنه در این جنبش مستثنی نیستند، اما از طرف ما نکته جالب این واقعیت است که ترکیه امروز مسئله ارمنیان را کما فی سابق همراه خود دارد ،که یک مسئله سیاسی بسیار پیچیده‌ای است. این مسئله آشوری‌ها، یونانی‌ها و یهودی‌ها نیست، بلکه مسئله ارامنه است، که مشکلی جدی برای ترکیه محسوب می‌شود و بر خلاف دیگر کشورها احیای ارامنه در این زمینه بسیار حائز اهمیت است.

وی در مورد مسئله ارمنیان مسلمان‌ شده ترکیه اظهار داشت :امروز تعداد آنها تا 3 میلیون تخمین زده می شود، که بخشی از آنها مهاجرت کرده‌اند. فقط در آلمان 300 هزار ارامنه مسلمان وجود دارد. او اصرار داشت که امروز در بخش شرقی ترکیه، در مناطق مختلف تاریخی سرزمین ارمنستان دست‌کم 2.5 میلیون ارامنه مسلمان زندگی می کنند که نیمی از آن‌ها هویتشان پنهان است و نیمی دیگر خود را ارمنی می دانند.

وی در ادامه گفت: «هر دو گروه به اسلام گرویده‌اند، اما (کسانی که هویت قومی خود را پنهان می‌کنند)، برخلاف گروه‌های دیگر، سنت‌های ملی، مراسم و اعتقادات خود را مخفیانه حفظ می‌کنند. آنها در میان خود ازدواج می‌کنند، که عامل بسیار مهمی است. گروه دیگر غسل تعمید داده می‌شوند و به کلیسای ارمنی برمی‌گردند. تعداد این افراد هنوز خیلی زیاد نیست، چرا‌که فشار و آزار و اذیت علیه ارمنیان همچنان ادامه دارد. بنابراین، آنها زندگی خود و کودکان‌شان و اموال و آینده فرزندان خود را به خطر می‌اندازند. اما اجازه دهید به شما بگویم که در هفته گذشته چندین ارمنی علوی و مسلمان از درسیم غسل تعمید داده شدند و دوباره به ریشه های ارمنی خود بازگشتند. یکی از آنها کسب و کار خصوصی خود را که چهار سال پیش در درسیم راه‌اندازی کرده بود در حال حاضر از دست داده است زیرا اعلام کرده که ارمنی است و به عضویت اتحادیه ارامنه در درسیم در آمده است.»

ارامنه در منطقه هامشن (آردوین) اتحادیه وقف را دارند، و در استانبول انجمن فرهنگی هاتیک را تاسیس کرده‌اند. ماه گذشته ارامنه‌ موش و تارون اتحادیه اجتماعی و توریستی تارون را تاسیس کردند. با توجه به اطلاعات آماری دولت ترکیه،37000 خانواده ارمنی در 17 شهر این کشور وجود دارند – در مجموع در حدود 200،000 نفر (حدود 50-60 هزار نفر در استانبول).

او گفت:بر اساس داده‌های رسمی3000 ارمنی در حال حاضر در شهر موش ساکنند ، اما مردم محلی می‌گویند که تعدادشان بیشتر است. گفته می شود در وان ارمنیان 12 درصد از جمعیت 350000 نفری را تشکیل می‌دهند، که برابر با 40 تا 42 هزار ارمنی است. به تازگی، هنگام وقوع زلزله در وان، تعداد زیادی کتاب مقدس، صلیب و آثار کلیسا از زیر آوار پیدا شد. تعجب آور بود که در این شهر کاملا کُرد و اسلامی شمایل ارمنی پیدا شد.
رهبران درسیم ریشه ارمنی را می‌پذیرند و قصد سفر به ارمنستان را دارند

ارمنیان پنهان پس از بازسازی کلیسای سنت گریگور دیاربکر (اولین کلیسای ارمنی در ترکیه که از سال 1915 احیا شد) عزم و جرات بازگشت به ریشه‌های خود را بازیافتند و در ماه اوت گذشته نخستین سفر تاریخی ارمنیان پنهان که یک گروه 50 نفری را شامل می شد از شهر دیاربکر به ارمنستان انجام شد. این افراد نوادگان ارمنیانی هستند که در‌ سال 1915یا کشته شدند و یا به زور مسلمان/ترک/کرد شده بودند،

بازگشت به هویت ارمنی و بازگشت آنها به ریشه هایشان تنها به دیاربکر محدود نمی‌شود. در حال حاضر، نوبت ارامنه پنهان درسیم (به طور رسمی، استان تونجلی) در ترکیه است. درسیم منطقه‌ای کوهستانی با دره‌های وسیع و زیبا، صدها روستای زیبا بین ارزروم که ارمنیان آن را (کارین) می‌نامند و ارزنجان (یرزینکا) در شرق ترکیه است. قبل از سال 1915، کردهای علوی و ارمنیان جمعیت منطقه را تشکیل می‌دادند. کردهای علوی، که به طور سنتی طرفدار ارمنیان بوده‌اند، در قتل و غارت سال 1915 شرکت نکردند. در واقع، آنها دهها هزار نفر از ارمنیان را ، با حفاظت از آنها در برابر ارتش ترکیه عثمانی در روستاهای خود و یا ارائه راه‌های امن به سوی ارمنستان روسیه، نجات دادند.

اما این پایان کار نبود زیرا در سال 1937 و 1938 دولت کمال آتاتورک به این منطقه حمله کرده و هزاران نفر از ارامنه‌ کُرد شده‌ به همراه کردهای علوی و زازاها را یکسره قتل عام کردند. در این کشتارها ارتش از روش‌های متنوعی مانند، روانه کردن جمعیت غیر نظامی (مردان، زنان و کودکان) به غارهای پر از گازهای سمی، و کشتن آنها با اسلحه خودکار استفاده کرد.

اما امروزه ارامنه پنهان از میان جمعیت کرد علوی منطقه در حال ظهورند، قصد احیای هویت ارمنی‌شان، تغییر نام‌های ترکی/کردی خود به اسامی ارمنی و یادگیری زبان ارمنی را دارند. در ماه های اخیر و پس از غلبه بر موانع متعدد، دوره آموزش زبان ارمنی راه اندازی شده است، که ده‌ها تن (پیر و جوان) در کلاس‌هایی که سه بار در هفته تشکیل می‌شوند شرکت می کنند و در حال حاضر یک انجمن فرهنگی ارمنی و علوی نیز با نام Deradost که مخفف انجمن دوستی ارامنه و علوی درسیم است تشکیل شده که به ترویج همکاری و پشتیبانی در میان ارامنه در درسیم، و همچنین ارامنه درسیم در استانبول و خارج از کشور که عمدتا در آلمان هستند، می‌پردازد.

در حال حاضر برخی از ارامنه پنهان درسیم قصد دارند مانند طرحی که ارمنیان دیاربکر انجام دادند به ارمنستان سفر کنند

اهمیت این موضوع در آن است که هر 12 شرکت‌کننده در این سفر از مقامات منتخب روستاهای ارمنی پنهان در درسیم اند. آنها در طول این سفر، با تاریخ و فرهنگ ارمنستان آشنا خواهند شد.

طرح‌های جدید به ارامنه‌ پنهان در ترکیه کمک می‌کند ریشه‌های تاریخی خود را بازیابی کنند

علوی‌های درسیم که برخی از آنها ریشه های ارمنی دارند در خصوص سفر به ارمنستان اظهار داشته اند که دوره جدیدی در درسیم آغاز شده است: ارامنه محلی در حال تلاش برای بازیابی هویت خود هستند و علوی‌ها، مشکلی با بازیابی میراث فرهنگی ارمنیان درسیم ندارند.

این مسافرت بر اساس طرح مرکز Modus Vivendi ارمنستان و با حمایت وزارت امور خارجه، تحت پروژه «بیداری خاطرات» انجام می شود. هدف از این سفر فراهم کردن امکان شناختن ارمنستان برای مردم درسیم و ادای احترام به قربانیان نسل‌کشی سال 1915 است.

آرا پاپیان تحلیلگر سیاسی که ریاست مرکز Modus Vivendi را برعهده دارد، گفت که چندین سال است که آنها با منطقه درسیم همکاری می‌کنند و در این راستا جشنواره‌های فرهنگی بسیاری با مشارکت ارمنیان ارمنستان در درسیم برگزار شده است،همچنین تهیه فیلمی به نام «زمان بازگشت» کلید خورده است.

به گفته آرا پاپیان: «رابطه علوی‌ها با ارامنه بسیار صمیمی و دوستانه بوده و در طی سالهای نسل‌کشی کردهای علوی جان هزاران نفر از ارمنیان را نجات داده اند. امروز دوره بسیار مهمی برای ارمنیان آغاز شده است و آنها به ریشه‌های تاریخی خود بازمی‌گردند، هنوز هم هستند کسانی که در جستجوی هویتشان هستند اما این آسان نیست.»

از طریق تلاش‌های مرکز Modus Vivendi و اتحادیه ارمنیان و علوی‌های درسیم، درس‌های زبان ارمنی اکنون در درسیم در حال برگزاری است. پاپیان اظهار داشت که اگر آنها در گسترش زبان ارمنی موفق شوند و تا اندازه ای آن را با هویت ارمنی خود ارتباط دهند بازگشت به ریشه‌ها میسر خواهد شد. تنها از نقطه نظر سیاسی است که ارمنستان روابطی با برخی کشورهای همسایه ندارد، اما در این کشورها نیز گروه‌های قومی و مذهبی وجود دارند که می‌توانیم با آنها روابطمان را توسعه دهیم.امروز تعداد علوی‌ها در ترکیه به 25 میلیون نفر می‌رسد.

در همین زمینه سرکان ساریاتاس رئیس اتحادیه ارمنیان و علوی‌های درسیم گفته است:

ارمنیان درسیم طرح‌های دیگری هم انجام داده اند و بعنوان مثال در روز 24 آوریل، مراسمی در کنار صخره‌ای که ارمنیان در سال 1915 از آنجا به پایین انداخته شدند برگزار شده است.و با شروع ماه مه و با همراهی اتحادیه معماران ترکیه آثاری از معماری ارمنی را در ترکیه به نمایش خواهیم گذاشت.

وی در ادامه گفته است:162 کلیسای ارمنی در قلمرو درسیم وجود دارد که با تلاش‌های ما بازسازی خواهد شد. از حالا به بعد، کار ما نه ویژگی فردی بلکه ویژگی عمومی خواهد داشت. ما پذیرای مهمانانی از ارمنستان در جشنواره منزوریان هستیم که در ماه جولای برگزار می‌شود.

امایکی از مشکلات اساسی ارمنیان درسیم برگزاری مراسم غسل تعمید است. یعنی شرکت در دوره‌های آموزشی مسیحیت قبل از غسل تعمید و همچنین ارائه اسناد برای اثبات هویت ارمنی خود.

علی سونار ارمنی‌ تبار ساکن روستای مازگیرت در درسیم که مدارکش برای غسل تعمید تایید نشد می گوید: تغییر نام در ترکیه بسیار دشوار است. دادگاه باید ابتدا بررسی کرده و بر اساس دلایل برای تغییر نام تصمیم اتخاذ کند. اینجا ترکیه است، شما باید بر مشکلات بسیاری غلبه کنید تا بتوانید نام خود را تغییر دهید.

میهران پرکیچ، نماینده اتحادیه ارمنیان درسیم، که موفق به تغییر نام خود از طریق دادگاه شده است می گوید: ما یک درد مشترک داریم و باید بنشینیم و با هم فکرکنیم که چه کاری می توانیم انجام دهیم ،نسل‌کشی ارمنیان آنچنان درون مردم رخنه کرده است که حتی برادران استانبولی ما برای به رسمیت شناختن هویت ارمنی ما مشکل دارند، ولی ماه پشت ابر نمی‌ماند. ما خودمان را آشکار کرده‌ایم، و تنها اسقف اعظم ارمنی در ترکیه، رهبر ارمنیان جهان در اچمیازین ارمنستان و دیگران باید ما را به رسمیت بشناسند

https://turkdiaspora.files.wordpress.com/2015/06/10923221_1082928825056952_3218394422976512688_n.png

https://turkdiaspora.files.wordpress.com/2015/06/11137191_1082928808390287_7931872097142142020_n.jpg

.